رمضان از مصدر «رمض» به معناى شدت گرما ، و تابش آفتاب بر رمل… معنا شده است ، انتخاب چنین واژهاى براستى از دقت نظر و لطافت خاصى برخوردار است ، چرا که سخن از گداخته شدن است ، و شاید به تعبیرى دگرگون شدن در زیر آفتاب گرم و سوزان نفس و تحمل ضربات بى امانش ، زیرا که رمضان ماه تحمل شدائد و عطش است ، عطشى ناشى از آفتاب سوزان یا گرماى شدید روزهاى طولانى تابستان.
و عطش دیگر حاصل از نفس سرکشى که پیوسته می گدازد، و سوزشش براستى جبران ناپذیر است.
در مقایسه این دو سوزش، دقیقا رابطه عکس برقرار است، بدین مفهوم که نفس سرکش با چشیدن آب تشنه تر مى گردد، و هرگز به یک جرعه بسنده نمی کند، و پیوسته آدمى را در تلاش خستگى ناپذیر جهت ارضاى تمایلات خود وا می دارد.
در همین رابطه است که مولوى با لطافت هرچه تمام تر این تشبیه والا را به کار می گیرد و می گوید:
آب کم جو تشنگى آور به دست تا بجوشد آبت از بالا و پست تا سقا هم ربهم آید جواب تشنه باش الله اعلم بالصواب زین طلب بنده به کوى حق رسید درد مریم را به خرما بن کشید اما از سوى دیگر، عطش ناشى از آفتاب سوزان سیرى پذیر است، و قانع کننده.
این ماه ماه نزول قرآن و ماه خداوند است و شب های قدر در آن قرار دارد.