درباره کوئست اینترنشنال (QI) چه می دانید؟

ضعیفمتوسطخوبعالیمحشر

حوالی ساعت ۱۱ صبح بود که موبایلم زنگ خورد. شمارش برام ناآشنا بود. “الو … بفرمایید.” “سلام .چطوری؟” صداش کمی برام آشنا بود ، اما نمیدونستم کیه “خوبم ، شما؟” “بی معرفت دیگه دوست قدیمی تو نمیشناسی! بابا منم عمران ، گفتم یه زنگ به دوست قدیمیم بزنم ببینم کجاست و چیکار میکنه” …
پس از ده دقیقه صحبت کردن با عمران و تعریف کردن از کارش که تو اراک هست و درآمد خوبی داره خدا را شکر کردم که بالاخره یکی دیگه از دوستام هم تونسته شغل مناسبی پیدا کنه.
چند روز بعد عمران دوباره تماس گرفت و گفت: “شرکتی که توش کار میکنم داره نیرو میگیره ، منم چون میدونستم تو بیکاری و هم اینکه خودم اینجا تنهام و یه همشهری اگه اینجا باشه دیگه احساس تنهایی نمی کنم بهت زنگ زدم” ازش تشکر کردم و گفتم “خیلی با معرفتی که به فکر دوستت هستی” و قرار شد با یکی از مهندسان برای استخدام من تو شرکت صحبت کنه تا راحتتر بتونم استخدام بشم.
1 روز بعد تماس گرفت و گفت برای با مهندس صحبت کردم و هر چه سریعتر باید خودمو برای مصاحبه برسونم و قرار شد قبل از حرکت به سمت اراک باهاش تماس بگیرم تا هماهنگی های لازم را انجام بدیم.
توی ترمینال دوباره با عمران تماس گرفتم تا بدونم رسیدم اراک ، کجا برم که عمران گفت مهندس برای کاری رفته دفتر شرکت تو تهران و تو بیا تهران منم از اراک حرکت میکنم بطرف تهران تا با هم بریم پیش مهندس.
بلیط اتوبوس اراک را با تهران عوض کردم و صبح رسیدم تهران و با عمران دوباره تماس گرفتم و گفت تو راه اراک-تهران هستش و چند ساعت دیگه میرسه تهران و باهام تماس میگیره کجا همدیگرو ببینیم. ساعت ۱۰ صبح عمران تماس گرفت و گفت بیا میدان صنعت من اونجا منتظرتم …
متن بالا قسمتی از اتفاقات برنامه ریزی شده برای وارد کردن من به شبکه هرمی کوئست اینترنشنال (QI) بود که در تازه ترین شگرد برای عضوگیری ، افراد را با وعده شغلی مرتبط با رشته تحصیلی و درآمدی بالا به تهران می کشانند.
پس از مشاهده اینگونه شگردها در جذب افراد در شهرستان ها توسط شبکه هرمی کوئست اینترنشنال (QI) تصمیم به نگارش مقاله ای در این زمینه جهت اطلاع رسانی و آگاه سازی مردم بخصوص قشر جوان گرفتم چون یکی از دلایل اصلی گرفتار شدن در این شبکه های هرمی ، عدم آگاهی از نحوه و شگردهای عضوگیری اینگونه شبکه های هرمی می باشد .
در این مقاله سعی میکنیم شما را با نحوه عضو گیری-ماهیت و نحوه شناسایی افراد گرفتار شده در این شبکه هرمی (کوئست اینترنشنال (QI)) و راه های مقابله با آن بیشتر آشنا کنیم تا دیگر شاهد گرفتار شدن افراد بخاطر عدم آگاهی آنها در اینگونه فعالیت ها و شبکه ها نباشیم.

نحوه عضو گیری شبکه هرمی کوئست اینترنشنال (QI) و شبکه های هرمی مشابه
این سیستم ها برای عضو گیری هیچگاه اسمی از بازاریابی ، بازاریابی شبکه ای یا نتورک مارکتینگ نمی آورند . حتی اسم تهران را هم نمی آورند . بلکه شخص را بسته به حرفه ای که دارد جذب میکنند . مثلا کسی را که از کامپیوتر سر در می آورد به بهانه کار در یک شرکت کامپیوتری و کسی که جوشکار است را به بهانه کار در یک کارگاه جوشکاری آن هم در شهری مثل اراک یا زنجان (بغیر از تهران) با درآمدی بالا دعوت به کار می کنند.
اما چگونه او را به تهران میکشانند ؟ ابتدا با توجه به آموزش هائی که دیده اند او را کنجکاو میکنند . به این گونه که پس از تماس گرفتن با شخص مورد نظر از او درباره کارش میپرسند . بعد وقتی شخص کار و درآمدش را گفت به او می گویند ای بابا ، تو داری برای سیصد هزار تومان در ماه کار میکنی ؟ مسلما شخص با این حرف تحریک میشود و می پرسد مگر تو چکار میکنی و چقدر درآمد داری ؟ اینجاست که شخص نتورکر با توجه به بیوگرافی و شناختی که از شخص دارد او را کنجکاو میکند و مثلا به او میگوید من در ماه هفتصد هزار تا یک میلیون تومان حقوق میگیرم و تازه بیمه هم هستم .
حال شخص به راحتی فریب میخورد و از دوستش می خواهد که اگر امکان دارد برای او هم کاری شبیه کار خودش دست و پا کند . اینجاست که شخص نتورکر از فالو (Follow) شکم سیری استفاده میکند و به او میگوید قول نمیدهم ولی اگر شد با مهندس صحبت میکنم . ( درباره فالو و انواع آن در ادامه توضیح می دهیم )
پس از چند روز با او تماس میگیرد و بعد از منت گذاشتن سر او می گوید با مهندس صحبت کردم و قبول کرد که تو را ببیند . باید مثلا به اراک بیایی تا با مهندس صحبت کنی . بعد وقتی شخص خواست راهی اراک شود سر بزنگاه با او تماس می گیرد و می گوید مهندس رفته تهران و من هم مجبور شدم با او بروم . تو هم به تهران بیا و مهندس را ببین از آنجا با هم به اراک می رویم . این نحوه کشاندن اشخاص درون دام شرکت های هرمی که یکی از آنها کوئست اینترنشنال (QI) است ، می باشد .
فعالان کوئست اینترنشنال (QI) و دیگر شرکت های هرمی پس از اینکه در تهران نتوانسته اند مشتری جذب کنند ، به شهرستان ها روی آورده اند تا فریب خوردگان به هر شیوه ممکن هفت هشت میلیون تومان تهیه کنند و در تهران ساکن شوند و خود افراد دیگری را به بهانه کار به تهران دعوت کنند به امید اینکه این روند ادامه یابد و آنها به آرزوهای مادی خود برسند.
آنها همینطور در تهران می مانند بدون اینکه بدانند بسیاری از وعده ها و حرف هایی را که خود می زنند یا به آنها زده شده دروغ است و واقعیت ندارد.
فعالان کوئست اینترنشنال (QI) جزوه هایی دارند که جواب همه سوالات و ابهامات را در آن می نویسند تا وقتی کسی را دعوت کردند و سوالات و ابهاماتی را پرسید حاضر جواب باشند. آنها حتی وقتی می خواهند با دوستان خود تلفنی حرف بزنند و دعوتشان کنند. متن را از قبل می نویسند تا هنگام حرف زدن جدی و مصمم جلوه کنند.
اما این فعالیت آن گونه که در ابتدا گفته می شود جلو نمی رود ، یک تا دو سال طول می کشد آن وقت می بینند با این همه زمان از دست رفته و دور از خانه بودن حتی اصل پول را هم به دست نیاورده اند چه برسد به سود آن.
معلوم نیست چگونه می خواهند هفت هشت میلیون قرض گرفته شده را پس دهد؟ در برابر این سوال خانواده در شهرستان که درآمد کارکردن در تهران کجا رفت هم جوابی وجود ندارد.

حقایقی درباره کاتالوگ و جلسه پرزنت یا معرفی در کوئست اینترنشنال (QI)
*در ابتدای جلسه پرزنت ، از یک کالای مصرفی مانند تلویزیون مثال می زنند ، اما از کالاها یا خدمات کمپانی کوئست اینترنشنال (QI) مثالی نمی زنند و با این کار ذهن فرد را به سمت مزیت های نتورک سوق می دهند.
*در جلسه پرزنت کمی هم در مورد شرکت های هرمی صحبت می کنند و قصدشان از این صحبت این است که در همان ابتدای کار ، خودشان را از شرکت های هرمی جدا کنند و حتی در آخر صحبتشان هم از فرد می پرسند که با توجه به اطلاعاتی که من در مورد شرکت های هرمی دادم ، آیا شرکت ما هرمی است؟
اما اصل قضیه: با این کار فرد خودش اقرار می کند که این شرکت هرمی نیست و حتی به فکرش هم در مراحل بعد، در این مورد سؤالی پیش نمی آید.
اما افراد نمی دانند که کار کوئست اینترنشنال (QI) هم یک کار هرمی زیرکانه است . در واقع آنها تورهای مسافرتی را در ایران و کشورهای هم سطح ما می فروشند که تقریبا ۹۸% مردم نمی توانند از این تورهای مسافرتی استفاده کنند ، پس کمپانی هزینه خرید آن ۹۸% را به راحتی صاحب می شود و اگر هم کسی پیدا شد و خواست یک سال از آن استفاده کند ، شرکت برایش کاری ندارد و آن را رزرو می کند (یعنی به جای آنکه فرد رزرو کند ، کوئست اینترنشنال (QI) برایش رزرو می کند)
بزرگترین حیله ای که در جلسه پرزنت یا معرفی زده میشود به شرح زیر است:
از فرد می پرسیند که فکر می کنی در چه مدت می توانی فقط و فقط ۲ نفر را به سیستم معرفی کنی و فرد که هنوز هیچ تجربه ندارد یک مدت در حدود یک ماه را تخمین می زند و با استفاده از حرف خود فرد به او پورسانت های ماهانه او را می گویند .
ماه اول۵۰۰ دلار، ماه دوم ۱۰۰۰ دلار، ماه سوم ۲۰۰۰ دلار و در آخر مجموع پورسانت های او را تقسیم بر۱۰ ماه می کنند و می گویند تو به طور متوسط تا بازنشستگی ماهانه ۱۳ میلیون تومان در آمد داری و بعد می گویند بیا بدبینانه تر حساب کنیم ، اصلا تو ۲ ماهه و تمام مجموعه ات ۲ ماهه ، ۲ نفر خودشان را بیاورند ، تو ماهانه به طور متوسط ۵/۶ میلیون پورسانت می گیری و حتی اگر ۴ ماهه ۲ نفر خودت را بیاوری و مجموعه ات هم همین طور ، تو ماهی ۳ میلیون و ۲۵۰ هزار تومان پورسانت می گیری .در اینجا از فرد می پرسند آیا کاری در بیرون سراغ داری که ماهانه اینقدر حقوق داشته باشه؟ و فرد که کاملا هیجان زده شده ، می گوید نه . تمام افراد پیش خود در این قسمت حساب و کتاب می کنند که اگر بدبینانه هم کار کنم ماهی ۳ میلیون و ۲۵۰ هزار تومان پورسانت می گیرم ، آنها برای برانگیختن حس طمع ورزی فرد پا را از این هم فراتر گذاشته و می گویند شرکت هنگامی که زیر مجموعه هایت به تعداد خاصی رسید دیگر برای شما درآمد ثابت ۲۰ میلیون تومان در ماه را در نظر میگیرد و شما میتوانید در این هنگام از فعالیت در شرکت خارج شوید اما شرکت ماهانه ۲۰ میلیون تومان در ماه به حساب شما واریز میکند و رسیدن به درآمد۲۰ میلیون تومان در ماه نیز با فعالیت ۱ ساله در سیستم محقق می گردد ، در صورتی که نمی داند فقط روی کاغذ چنین است.
آنها با این کار دقیقا در باغ سبز را به شما نشان می دهند و فرد در حالی که گیج شده ، یک کار بزرگ و پر درآمد را در مقابل خود می بیند اما نمی فهمد که این کار یک حیله روانشناسی برای تاثیر بر ضمیر ناخودآگاه است.
به تمام پرزنتورها گفته می شود که باید پرزنت خود را در ۴۰ دقیقه تمام کنند. یعنی این همه اطلاعات فقط در ۴۰ دقیقه به فرد داده می شود و فرد یک بمباران اطلاعاتی می شود( تمام این تاثیرات بر ضمیر ناخودآگاه انسان است)

بیشتر بخوانید
مراقب تله موش های زندگی باشید!

چرا من پرزنت با معرفی می شوم ؟
وقتی دوست یا آشنای شما وارد شرکت های هرمی کوئست اینترنشنال (QI) شد در یکی از قسمت های آموزشی باید لیستی از دوستان و آشنایان و اقوامش را بنویسد . به او گفته می شود تمام کسانی رو که می شناسد (حتی کسی را که در خیابان می بیند و به او سلام می کند) را بنویسد. تمامی این اسامی در لیستی قرار می گیرد و سپس اعتبار آن شخص با طرح این سوال که ” فکر کن که به زندان افتادی . این شخص که اسمش رو نوشتی در قبال شنیدن خبر دستگیری تو چه عکس العملی نشون می ده ؟” محاسبه و سنجیده می شود.
1) اگر از شنیدن خبر خوشحال می شه = اعتبار ۱
2) اگر این خبر براش مهم نباشه = اعتبار ۲ ( اعتبار ۲ کسانی هستند که شما را می شناسند اما در حد سلام و علیک )
3) اگر به طور مستقیم تلاش نکنه و مثلا بگوید من فلان آشنا دارم که می تواند کمک کند = اعتبار ۳
4) کسی که به جز کمک مالی هر کمکی که از دستش بر بیاد انجام می دهد = اعتبار ۴ (معمولا دوستان نزدیک اعتبار ۴ هستند )
5) کسی که اگر امکانش باشد حاضرهست خودش به جای شما به زندان بیاد = اعتبار ۵ (معمولا پدر و مادر و خانواده ی درجه یک اعتبار ۵ هستند و برخی از دوستان خیلی صمیمی)
البته برای اولویت بندی جهت پرزنت یا معرفی شدن شما عوامل دیگری نیز دخیل می باشد ، عواملی مانند بیکاری شما ، نیاز مالی شما ، شرایط روحی و روانی و …
بررسی ها نشان داده بیشترین افراد پرزنت یا معرفی شده از دوستان دوران تحصیل و دانشگاه یا خدمت سربازی می باشند.
خوب وقتی شما پرزنت می شوید یکی از اعتبارهای ۱ تا ۵ شخص معرف هستید ، اگر خانواده ی نزدیک یا یکی از دوستان صمیمی شما را معرفی کرده بدانید که شما اعتبار ۴ یا ۵ او هستید و کار سختی را برای نه گفتن به او در پیش رو دارید و اگر یکی از دوستان نچندان نزدیک شما بود بدانید شما اعتبار ۲ یا ۳ او هستید.

نمونه ای از لیست افراد دعوت شده در کوئست اینترنشنال (QI)
نمونه ای از لیست افراد دعوت شده در کوئست اینترنشنال (QI)

این جملات تکراری در همه‌ی شرکت‌های هرمی و شبکه‌ای استفاده می‌شود. فریب این‌ها را نخورید:
* این موضوع از نظر شرعی اشکالی ندارد؛ ما استفتا کرده‌ایم.
* حضرت آیت الله فلانی (هرکدامشان یکی را می‌گویند!) کسب در‌آمد از این سیستم را کاملا حلال دانسته‌ است.
* ما چندین سال است که این کار را انجام می‌دهیم اما سیستم قضایی با ما برخورد نکرده است؛ پس از نظر قانونی هیچ اشکالی ندارد.
* دولت به ما اعلام کرده است که اگر تبلیغ علنی نکنیم ، با ما کاری ندارد.
* شرکت ، به دولت مالیات می‌دهد ؛ پس کار ما قانونی است.
* ما چندصد (یا چندهزار) دفتر در تهران داریم ؛ اگر کار ما غیر قانونی بود، اینقدر رشد نمی‌کردیم. (برای القای درستی این حرف شما را به چندین آفیس می برند)
* افراد معروفی در این سیستم عضو هستند؛ اگر سیستم نقصی داشت، این‌ها عضو نمی‌شدند.
* برادر یا پدر و فرزند من هم در این سیستم عضو شده است ؛ اگر مشکلی وجود داشت که من این‌ها را عضو نمی‌کردم.
* همین الان می‌توانید با ۱۱۰ تماس بگیرید و آدرس این‌جا را به آن‌ها بدهید. خواهید دید که هیچ اتفاقی نمی‌افتد.
* علت برخورد با شرکت‌ها و سیستم‌های مشابه، مسائل منکراتی و مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی بوده است.
در چنین شرایطی به هیچ وجه رودربایستی نکنید. اگر به شما گفتند: “یعنی شما می‌گویید که من دروغ می‌گویم یا مال حرام می‌خورم؟”، صراحتا بگویید من اطلاعات زیادی درباره شما ندارم و عقل حکم می‌کند به سادگی اعتماد نکنم.

در صورتی که صبح پرزنت شده باشید ، بعدازظهر و اگر شب پرزنت شده باشید ، فردا صبح آفیس گردی شروع میشود و آفیس گردی در مرحله اول برای اینست که به فرد فرصت هیچگونه فکر کردن درباره کار را ندهند و در آن آفیس ها دوباره او را بمباران اطلاعاتی کنند و هم با نشان دادن تعدادی از آفیس ها و افرادی که در آن ها فعالیت هرمی می کنند کار خود را جدی ، بزرگ و فراگیر و قانونی جلوه دهند.
افرادی که وارد کوئست اینترنشنال (QI) می شوند ، دارای دفترچه ای هستند که اهداف خود پس از رسیدن به درآمد ۲۰ میلیون تومان در ماه ، فعالیت زیر مجموعه ها ، فعالیت های روزانه که توسط بالاسری ها برای آن ها تعیین شده است و … را در آن یادداشت می کنند که البته همه اینها تنها برای سرگرم کردن آنها می باشد.


نمونه ای از اهداف یکی از فریب خوردگان کوئست اینترنشنال (QI)

انواع فالو (Follow)
نتورکرها برای در دام انداختن و گرفتار کردن هر کسی روش خاص خودش را به کار میبرند چون جواب کلیه سوالهائی که پرسیده میشود در جزوات آموزشی آنها آمده است . مثلا فالو اعتقادی که در مورد کسی که چند روزی کار را دیده و مخ زنی های اولیه روی او صورت گرفته بکار میرود . به این صورت که از یکی از بچه های آفیس که زندگی شخصی ملالت باری دارد می خواهند تا کلیه مصیبت های زندگیش را برای شخص تازه وارد تعریف کند و در پایان هم بگوید زندگی اینجاست ، بیرون کی این همه صفا و صمیمیت میدیدی؟ بیرون کی جرات میکردی با کسی درددل کنی؟ اگر هم با کسی درد دل میکردی شاید همون موقع چیزی نمیگفت اما پشت سرت حتما مسخره ات میکرد ، اما اینجا چی؟ نه کسی به کسی میخندد ، نه کسی به کسی حسودی میکند ، و در پایان هم مدام تکرار میکند ببین کجا آمدی . این فالو فالو اعتقادی نام دارد که منظور از آن بیان اعتقاد اشخاص به این کار است .
نوع دیگر فالو ، فالو اتحادی نام دارد و مخصوص TC دارهاست (کسانی که با پرداخت مبلغ ۷.۵ میلیون تومانی وارد سیستم شده اند و در سایت شرکت ثبت نام کرده اند) به این صورت که از بچه های آفیس بطور نامحسوس میخواهند که با هم درد دل کنند تا رفاقت بین آنها قویتر شود و مبادا آنها به کار شک کنند.
فالو خاک بر سری (این اصطلاحی است که آنها بکار میبرند) : این نوع فالو مخصوص بچه پولدارهاست . بدین صورت که در طول معرفی کار مدام طوری که به شخص برنخورد میگویند خاک بر سر کسی که بخواهد تا آخر عمر سر سفره پدرش نان بخورد ، بد بخت اون کسی که پول تو جیبیش رو باباش بده و از اینجور حرف ها آنقدر میزنند تا اون بچه پولدار هم تصمیم بگیره وارد کار آنها بشود.
فالو ویژن : برای همه افراد تازه وارد و حتی TC دارها بکار میرود . اما چگونه؟ بالاخره هر کس به چیزی عشق می ورزد ، یکی به اسب ، یکی به موتور ، یکی به ماشین ، یکی به همسر ، یکی به معنویات و… آنها با توجه به روحیات اشخاص به آنها می گویند که آیا دوست نداری فلان ماشین را داشته باشی؟ آیا دوست نداری برای همسرت فلان چیز را بخری؟ آیا دوست نداری به دیگران کمک کنی؟
فالو شکم سیری در مورد کسانی بکار میرود که چند روزی برای دیدن کار وقت گذاشته اند ولی هنوز مایل به پذیرفتن آن نیستند . به این صورت که به شخص میگویند ما کار را به تو معرفی کردیم و هیچ ناراحت نمیشویم اگر وارد کار ما نشوی و اگر تو نیایی نفر بعدی الان در اتوبوس دارد میاید ولی یادت باشد شانس در هر خانه را یکبار بیشتر نمی زند . از ما گفتن …و اینقدر میگویند تا شخص شک کند که آیا این همان کاریست که دنبالش بودم.
فالو سرکوب اجتماعی : یکی از مهمترین فالوهائی که در شرکتهای هرمی مورد استفاده قرار میگیرد به این صورت است که به شخص میگویند شما یک ملخ را فرض کن در حالت عادی ممکن است چندین متر بپرد اما همین ملخ را به مدت یک هفته در زیر یک لیوان قرار بده . پس از یک هفته لیوان را از روی سر او بردار متوجه میشوی که نمیتواند بیش از ارتفاع لیوان بپرد .ما در جامعه مان به همین شکل سرکوب شده ایم . یعنی به ما یاد داده اند که نمیشود شما در یکماه بیش از نهایتا هفتصد هزارتومان درآمد داشته باشی . به همین دلیل وقتی شرکتی بگوید من هفته ای پنج میلیون تومان به بازاریاب های خود میدهم باورش کمی سخت است . ولی واقعیت این است که چون ما پول را به دلار میگیریم و به ریال خرج میکنیم این کار برای ما ارزش دارد.
فالو عدم قبول کار : این فالو موقعی استفاده میشود که ببینند شخص دلایل منطقی برای نپذیرفتن کار میاورد . به این گونه که به شخص میگویند ۳ نفر وارد کار نمیشوند : اول کسی که معتاد باشد دوم کسی که بترسد و سوم کسی که خود را بالاتر از دیگران ببیند . با این روش به شخص میفهمانند که تو ترسو نیستی معتاد هم نیستی پس خودت را بالاتر ازدیگران می بینی .خودت را به خواب نزن و از فرصت پیش آمده استفاده کن.
فالو بزرگ کردن کمپانی : در این فالو تا میتوانند از کمپانی کوئست تعریف میکنند . به این صورت که کمپانی کوئست جز پنج غول نتورک دنیاست ،این کمپانی عضو هیئت مدیره سازمان تجارت جهانی می باشد! برای همین دولت مستقیم با آن مبارزه نمی کند و همیشه میگوید شرکتهای هرمی و جرات نمی کند مستقیما اسم کمپانی کوئست رو بیاورد.
پول قرض گرفتن (فالو مالی  – Follow Money )
تا حالا شده یکی از دوستانتان با شما تماس گرفته و پول قرض بگیرد ؟
دوستتان با شما تماس گرفته و خیلی سریع جملاتی مثل جملات زیر را بیان می کند :
– سلام برای کاری (رهن خوابگاه برای استخدام در شرکت – خرید سهام جهت استخدام در شرکت و …) باید ۵ میلیون تومان جور کنم ، الان ۵/۴ میلیون تومان جور کرده ام و برای ۵۰۰ هزار تومان بقیه روی تو حساب کرده ام.
– شماره حساب را برات اس ام اس می کنم
– من کارم گیر افتاده خیلی لنگه پولم
– ۵۰۰ هزار تومان تا فردا بریز به حسابم
– روت حساب می کنما ، جبران می کنم
تمام حرفهای بالا در ۲ یا ۳ دقیقه زده میشود و شما اصلا فرصت نمی کنید جواب منفی بدهید بعضی هاشون آنقدر این کار را حرفه ای انجام میدهند که شما اصلا فرصت تصمیم گیری پیدا نمی کنید و تمام فکر و دهنتان به سمت اینکه برای او پول تهیه کنید ، معطوف می شود .
توجه : این نوع زنگ زدن به فالو مالی معروف است و حتما با تلفن انجام می شود و یکی از شگردهایش اینگونه است که دوستتان از پشت تلفن یک نوع حس نیاز شدید رو به شما القا می کند که بعضی مواقع باعث دلسوزی شما میشود و شما را وادار می کند بدون فکر کردن حرفهای او را عملی کنید.
افراد برای ورود به سیستم کوئست اینترنشنال (QI) باید مبلغ ۵/۷ میلیون تومان بپردازند و حتی افرادی که تمکن مالی تامین این مبلغ را دارند نیز مجبورند این مرحله را بگذرانند با این توجیح که باید این مرحله را بگذرانی و آموزش ببینی تا بتوانی به زیر شاخه های خود که ممکن است تمکن مالی تامین آن را نداشته باشند ، این مرحله را آموزش دهی.
ولی چرا آن ها حضورا تقاضای پول نمی کنند ؟
* چون ممکن است شما با سوالهایتان که این پول رو برای چه کاری لازم داری آن ها را گیر بندازید.
* از پشت تلفن راحت تر میشود حس نیاز را القا کرد ولی رو در رو و حضوری شاید نتوانند به خوبی این کار را انجام دهند.
* در فالو مالی ، شخص برای قرض کردن پول باید حداقل به ۴۰ نفر زنگ بزند ، اما اگر بخواهد این کار را حضوری انجام بدهد شاید هفته ها طول بکشد تا پیش همه ی افراد برای قرض برود ، ولی با تلفن می تواند در یک روز به همه زنگ بزند.
لازم به ذکر است تنها بخشی از هزینه ورود به این سیستم آن هم به واسطه فعالیت فرد از طریق قرض کردن از دوستان تامین میشود و قسمت اعظم آن (۶-۵ میلیون تومان) با درخواست از خانواده تامین می شود.

بیشتر بخوانید
ماسک‌های ال‌ای‌دی قابل کنترل با آیفون و اندروید؛ یک فناوری آخرالزمانی!

چند نکته برای شناسایی اعضای کوئست اینترنشنال (QI) و مقابله با آن ها:
۱. اگر یکی از دوستانتان با شما تماس گرفت و خواست پول قرض بگیرد و جملاتی مثل جملات زیر را بیان می کند :
برای کاری (رهن خوابگاه برای استخدام در شرکت – خرید سهام جهت استخدام در شرکت و …) باید ۵ میلیون تومان جور کنم ، الان ۵/۴ میلیون تومان جور کرده ام و برای ۵۰۰ هزار تومان بقیه روی تو حساب کرده ام ، به او شک کنید و سعی نمایید با دوستان مشترکتان تماس بگیرید و ببینید آیا از آنها نیز چنین تقاضایی نموده است؟
پس از اطمینان از این امر تمام تلاش خود را به عنوان یه دوست جهت جلوگیری از عضویت او در این سیستم بکار ببندید ، چون اکنون در مرحله فالو مالی میباشد و بصورت رسمی عضو سیستم نشده و پولی پرداخت نکرده پس میتوان با اطلاع به خانواده و دیگر دوستان مشترک مانع فرو رفتن او در این باتلاق شد.
۲. اگر یکی از دوستانتان با شما تماس گرفت و از شما برای کاری با درآمد بالا در شهرهایی مانند اراک-زنجان و … (بغیر از تهران) دعوت کرد باید به این تماس شک کرد و سعی نمایید درباره دوستتان از طریق دوستان مشترکی که دارید کسب اطلاع نمایید و ببینید با آنها نیز چنان تماس هایی داشته یا آنها چیزی درباره فعالیت او در شرکت های هرمی نشنیده اند؟
۳. اگر به هر دلیلی دعوت دوستتان قبول کردید و به تهران مراجعه کردید ، توجه نمایید اگر دوستتان بعد از ملاقات اول با شما , شما را به سمت قسمت هایی از تهران مثل سعادت آباد, جنت آباد, ستار خان, پونک, سیدخندان, فاطمی و . . . برد بدانید که دارید به سمت آفیس حرکت میکنید. و از همانجا راهتان را عوض کنید و برگردید و غصه پول بلیطتان را نخورید .
4. اگر به هر دلیلی دعوت دوستتان قبول کردید و رفتید و فهمیدید که فعالیت هرمی بوده است باید راه دیگری را به کار بگیرید که خود را خلاص کنید ؛ آنها در ابتدا به شما می گویند که شما فقط ۳ روز آمده اید تا کار ما را ببینید و اصلا قرار نیست این کار را انجام بدهید اما وظیفه تمام افراد آفیس در این ۳ روز تاثیرگذاری بر روی ذهن شماست. شما باید سعی کنید که خود را نسبت به کار بی تفاوت نشان دهید و هر چه خواستند با احساسات شما بازی کنند خود را بی تفاوت نشان دهید و سعی کنید که همان روز اول از آنجا بیرون بیایید.گاهی اوقات فردی که شما را دعوت کرده است برای اینکه بتواند شما را در محل آفیس نگه دارد به شما می گوید که شما کار را ببین و اگر بعد از ۳ روز کار بدی بود من هم بیرون می آیم و با بله گفتن شما فرصت مناسبی پیدا می شود که کاملا روی ذهن شما کار کنند و چون شما دلتان برای دوستتان میسوزد دایما سوال می پرسید اما اینها همه برای این است شما آنجا بمانید.
5. یکی از مهمترین دلایل فریب افراد دعوت شده عدم اطلاع به اطرافیان از کاری که میخواهند انجام دهند ، بطور مثال در صورتیکه با یک دوست مشترک درباره کاری که دوستتان شما را دعوت نموده مشورت کنید ، شاید او از عضویت دوستتان در شبکه های هرمی مطلع بوده و شما را از افتادن در دام آگاه نماید.
6. در صورتیکه خانواده ها از فعالیت فرزندشان در شرکت های هرمی مطلع شده اند باید تمام شرایط را برای ترک هر چه سریعتر فرزندشان از گرداب شرکت های هرمی مهیا کنند ، زیرا یکی از شگردهای شرکت های هرمی برای وفاداری اعضا به سیستم ؛ القای این امر می باشد که شما تمام پل های پشت سرتان را خراب کرده اید و آن بیرون کسی منتظر شما نیست و هر چه میخواهید باید در اینجا بدست آورید.

پیامدهای عضویت در شبکه های هرمی:
۱. آبرو و اعتبارتان که شاید تنها سرمایه یک جوان باشد ، در خانواده و بین دوستان و آشنایان از دست می دهید.
۲. اگر اعتقادی دارید ، آن را بواسطه فریب دادن دیگران و دروغگویی هایتان از دست میدهید.
۳. ضربه اقتصادی به خود و خانواده و اطرافیانتان وارد می کنید.
۴. بهترین سال های عمرتان را صرف کاری بیهوده می کنید.

و سخن پایانی پنیر مجانی فقط در تله موش پیدا می شود

در صورتیکه فکر میکنید خواندن این مقاله می تواند از گرفتار شدن افراد بیشتری در شبکه های هرمی جلوگیری نماید ، لطفا این مقاله را در سایت ها و انجمن ها و … درج نمایید تا همه از آن استفاده نمایند

73 دیدگاه برای “درباره کوئست اینترنشنال (QI) چه می دانید؟

    1. سلام دوست عزیز
      همه ی انسانها دروغ میکن مکر خلافش ثابت بشه@
      برو تحقیق کن از همه _ حقیقت ؟

      1. دوست عزیز این مطلب با تحقیق و بررسی نوشته شده است
        حالا اگرهم شما درآمدی از این راه بدست بیاورید به چه قیمتی است؟
        به قیمت فریب دیگران
        به قیمت دروغ و ریا
        آیا ارزش دارد انسان بخاطر مبلغی دین دنیا آخرت و آبروی خود را فدا کند

      2. سلام.من۶روز تو یکی از افیس هاشون بودم.خیلی سعی کردن مغزمو بشورن.ولی از جایی که خیلی تجربه داشتم نتوستن.ولی اینو بگم فرار کردم.خیلی روی اعتقادات کار میکنن.خیلی بده

  1. با سلام
    ما مجبور به استفاده از تورها هستیم ! محصول دارای ارزش افزوده هست و کیفیت خدمات هم عالیه_
    ایرانی همیشه بهترین رو انتخاب میکنه_
    جرا راجب کمبانی دروغ میکی
    اکه بجه ها اطلاعات صحیح میخان لطفا از
    سایت های خارجی استفاده کنن
    اینجا بهترین زندکیها ساخته میشه فقط راجب محصولات و کمبانی تحقیق کنید_
    دنیای هر کسی به وسعت لیاقت اوست_

    1. دوست عزیز آیا شما متن قرار داد با شرکت کوئست (QI) را مطالعه نموده اید
      آیا میدانید مدت اعتبار و فعالیت شما برای یکسال میباشد و مدتی که باید از این تورهای مسافرتی استفاده نمایید فقط تا یکسال اعتبار دارد
      آیا میدانید شرکت کوئست (QI) فقط به عنوان واسطه فقط این تورها را برای شما رزرو میکند نه میخرد
      آیا می دانید ….

      1. سلام…ازمطالبی که نوشتی معلومه که خودت یه روزی تی سی دار بودی..
        . میدونی چیه یه زمانی تعدادی از زیر مجموعه های خودم ول کردند و رفتند و صرف اینکه مطالبی مثل مطالب تو رو خونده بودند نخواستند دیگه کار کنند…. اما همش ترس بود والان همشون میخوان برگردند. اکثر حرفای تو درسته.ولی قبلش برو این کتابایی که می گم بخون و اگه خواستی به ای میلم نظر خودتو بفرست

        بازاریابی شبکه ای… اسم ناشر و نویسندش رو یادم رفته ولی مترجماش دو تا داداشند…جلدش زرد رنگه و چاپ ۸۸ .بزرگترین نتورکر دنیا…جان میلتون…(قسمت اصلی کار یک نتورکر:وقتی میتونی برنده شی،برنده شو)
        دوام آوردن تنها راه موفقیت در بازاریابی شبکه ای … نویسندشو یادم نمیاد. در ضمن یک هفته پیش ریختن تو آفیس ما و هممونو گرفتن و البته اون روز یکی از قشنگترین روزای نتورکری من بود….همه این حرفا ناشی میشه از ترس رسیدن کسی که تورو پرزنت کرده آقای وجدان

        1. پنیر مجانی فقط در تله موش پیدا می شود
          —————————————————-

          نام کتاب: بازاریابی شبکه ای (Network Marketing)
          تالیف: حجه الاسلام ابوالقاسم علیان نژادی دامغانی
          زبان کتاب: فارسی
          نوع فایل: PDF
          حجم: ۴۳۰ کیلو بایت
          تعداد صفحات: ۵۶ صفحه
          توضیحات:
          بازاریابی شبکه ای یا کلاهبرداری مرموز
          سرفصل ها شامل:
          پیشینه شرکت های اقتصادی مروز
          چگونگی فعالیت این شرکت ها
          اطلاعاتی مختصر از پنج شرکت خارجی
          گلد کوئست (کوئست اینترنشنال)
          هفت الماس من (My 7 Diamond)
          گلد ماین (Gold Main)
          ای بی ال (E.B.L)
          نمونه هایی از شرکت های خارجی
          بخت آزمایی و لاتار
          سو استفاده از تصاویر امام راحل (قدس سره)
          جعل مهر و امضای مراجع تقلید
          تضعیف روابط اخلاقی
          دانلود کتاب بازاریابی شبکه ای یا کلاهبرداری مرموز (۲۳)

          1. خدا وکیل دمت گرم???
            یارو خودش نمیدونه چی خونده اصا
            منم هفته قبل رفتم پرزنت بشم مثلا
            ولی با بدبختی فرار کردم
            خیلی راجع بهش نمیدونستم
            الان دارم تحقیق میکنم
            مرسی از مقاله ای که گذاشته بودین

      2. سلام.

        محصولات کوئست بین یک تا سی سال اعتبار داره،چرا شما که نمیدونی این همه دروغ میگی؟من حاضرم با هاتون به صورت مستقیم و رودر رو صحبت کنم.آدرستو ایمیل کن واسم بیام پیشت تا دروغ بزرگت رو در بیارم.البته اگه ترسی نداری؟و فکر میکنی که حق با توئه

        1. ابهامات در قوانین شرکت گلدکوئست

          من با چند نفراز افرادی که طرف گلدکوئست رفته اند پرسیده ام که آیا قبل از ورود به این کار قوانین آن را مطالعه کرده اید ؟ اکثر این افراد هنوز با اینکه چند وقت است که وارد شده اند و فغالیت می کنند از وجود این قانون بی اطلاع هستند ، یعنی نه قبل از ورود به سیستم آن را مطالعه کرده اند و به بعد از ورود . (هنگامی که فردی می خواهد عضو سایت شود ایتدا باید این قانون را قبول کند . البته در آنجا به زبان انگلیسی است و کمتر کسی قادر به خواندن آن است)

          در بندی از این قانون آمده است که :

          ۱. شرکت با توجه به اختیاراتش حق لغو عضویت شخص را تا ۶۰ روز برای خود محفوظ نگه می‌‌دارد. هنگام لغو عضویت، شرکت یادداشتی جهت آگاهی از لغو عضویت برای متقاضی ارسال می‌نماید. شرکت موظف نیست تا دلیل و توضیحی جهت تصمیم لغو عضویت متقاضی به وی ارائه دهد.

          – یعنی شرکت می تواند به راحتی و بدون دلیل عضویت شما را لغو کند بدون اینکه هیچ دلیلی برای آن بیاود . (وقتی که از چشم و ابویت خوششان نیاید)

          ۲. تمدید عضویت:
          جهت عضویت هر متقاضی بایستی حق عضویت سالانه بپردازد. دوره عضویت هر شخص نیز، یک سال است و هر عضو بایستی پیش از پایان دوره، عضویت خویش را تمدید کند.. اگر شخصی عضویت خود را در پایان یک سال عضویت یا پیش از آن و یا حتی در طول مهلت ۳۰ روزه پرداخت نکند، عضویت وی در شرکت باطل می‌شود و هیچ گونه حقی نسبت به جایگاه عضویت، های موجود در زیر مجموعه، کمیسیون‌ها یا جوایز؛ پس از اتمام تاریخ عضویت ندارد.

          – خودتان فکر کنید ، شرکتی با اینهمه درآمد چرا دوباره از اعضایش حق عضویت می خواهد ؟ این قانون برای این وضع شده که اگر کسی فعالیتش کم بود شرکت بتواند با درخواست حق عضویت (که احتمالا فردی با فعالیت کم توان پرداخت این هزینه را ندارد) بتواند او را از عضویت بیرون بیاورد .

          ۳. از آنجا که اعضاء کارمندان شرکت نیستند، هر گونه هزینه‌ای که جهت انجام کارشان متقبل می‌شوند تمامی بر عهده آنان است و نبایستی تقاضای تأمین هزینه‌های پرداختی را جهت این کار، از شرکت داشته باشند.

          4. به همین ترتیب، شرکت مسئول پرداخت یا همکاری جهت پرداخت مالیات، بیمه و … در ارتباط با کار و در‌آمد اعضاء نیست و اعضاء خود بایستی نسبت به پرداخت موارد فوق اقدام کنند.

          – یعنی از طرف شرکت حمایت نخواهید شد .

          ۵. در هنگام معرفی عضو جدید به شرکت، معرف بایستی یک نسخه از قوانین و مقررات، فرم درخواست عضویت و مشروح طرح تفویض را در اختیار عضو جدید قرار دهد.

          – که هیچکس این کار را نمی کند چون گندش در می آید

          ۶. اعضاء بایستی به درستی و صادقانه طرح تفویض را شرح دهند. اعضاء نبایستی هیچ گونه اشاره‌ای به درآمد گذشته، بالقوه یا واقعی شخص در هنگام معرفی طرح به عضو آتی داشته باشند. نیز، اعضاء نبایستی درآمد خود یا سایر اعضاء را به عنوان شاخص موفقیت برای دیگران بازگو کنند. چک‌های کمیسیون نبایستی به عنوان ابزار بازاریابی به کار رود. اعضاء نبایستی هیچ گونه ضمانتی در زمینه کمیسیون‌ها یا درآمدهای احتمالی به عضو آتی آرائه دهند.

          – باز هم هیچکدام از کسانی که در این کار مشغول هستند این بند را عمل نمی کنند.

          ۷. مالیات، مخارج و …

          اعضاء موظف به پرداخت مالیات تمامی درآمدهای خود در کشور متبوع خویش هستند. در صورت نیاز شرکت متعهد است که مدارک لازم در این رابطه را برای سازمان‌های مالیاتی کشور عضو مورد نظر صادر و ارسال کند و از پرداخت هر گونه کمیسیون یا جایزه به عضو تا زمان تسویه حساب وی با سازمان مالیاتی جلوگیری کند.

          تمامی کمیسیون‌های پرداختی توسط شرکت سود ناخالص شخص بدون در نظر گرفتن مالیات است. در صورتی که شرکت به خاطر پرداخت کمیسیون و جایزه به عضو توسط سازمان مالیاتی کشور متبوع عضو مورد مواخذه قرار گیرد و مجازات شود و مشخص شود که شخص مالیات مربوط به آن کمیسیون و جایزه را نپرداخته، در آن حالت شرکت تمامی خسارات را از عضو متخلف دریافت می‌کند.

          – در اینجا منذکر شده که هر کس مسئول فعالیت در کشور خود است و اگر شما در ایران به خاطر گلدکوئست زندان رفتید شرکت هیچگونه کاری به نفع شما انجام نخواد داد (گلدکوئستی ها مواظب خود باشند) عضویت شخص بر حسب میزان بزرگی و جدیت تخلف از قرارداد، قوانین و مقررات، طرح تفویض و سایر اسناد مرتبط تهیه شده توسط شرکت امکان دارد لغو شود. شرکت بر حسب اختیاراتش حق دارد عضویت شخصی را بدون معوق گذاشتن آن لغو کند. هنگام لغو عضویت، شرکت با ارسال یادداشتی به نشانی عضو (موجود در پرونده وی ) شخص را از تصمیم خود آگاه می‌سازد.

          – باز هم یکی به نفع شرکت

          ۹. قرارداد غرامت

          هر عضو بایستی خود غرامت کارهایش را بپردازد و شرکت و شرکاء، دفاتر، مدیران، کارمندان، و کارگزاران آن را از هر گونه دعوی علیه اعتبار، ضرر و زیان، هزینه‌ها و مخارج مبری نگهدارد. هزینه‌ها و مخارج شامل اما نه محدود به هزینه‌های وکالت و دادگاه و سایر موارد مستقیم یا غیرمستقیم در نتیجه فعالیت عضو می‌شود.

          ۱۰. تخلف

          اعضاء متعهد به رعایت و اعمال قوانین موجود در قوانین و مقررات هستند. اگر عضوی شاهد تخلف عضوی دیگر از قوانین بود، بایستی مستقیماً به وی تذکر دهد. در صورتی که مشاهده‌کننده بخواهد گزارشی در این رابطه برای شرکت ارسال کند، بایستی گزارش خویش را کتباً و با شرح کامل ماوقع به شرکت ارسال کند یا آن که فرم اعتراض شرکت را از وب سایت شرکت به نشانی www.quest.net پیاده کرده و پس از تکمیل فرم، آن را به نشانی شرکت ارسال کند. نام گیرنده نامه بایستی به این شکل بر روی نامه قید شود: attention: Network Integrity Department یا آن که با email به نشانی network.integrity@goldquest.com ارسال کند.

          – یعنی باید خیلی مواظب باشی

          ۱۱. هر گونه شکایت یا فعالیت قانونی در ارتباط با قرارداد، قوانین و مقررات و یا طرح تفویض بایستی مابین عضو و شرکت حل شود. در صورت عدم رضایت عضو از تصمیم شرکت وی بایستی پرونده را پیش از شکایت به دادگاه به IAC ( رجوع به ماده ۱۳) ارجاع دهد. در صورتی که عضو از تصمیم IAC نیز، راضی نباشد؛ وی بایستی شکایت خویش را در یکی از دادگاه‌های حوزه قضایی ویژه هنگ کنگ جمهوری خلق چین مطرح کند.

          – اگر شکایتی نسبت به حکم دارید باید به کشور چین سفر کده تا از خود دفاع کنید!!!!

  2. من هم تمام این اتفاقات برام افتاد ولی با این تفاوت که به قزوین دعوت شدم ولی دوستم ترمینال تهران اومد سراغم و گفت که برای یه سری کار اداری اومده تهران.از نوشته هات مطمعن شدم که پرزنت شدی و خیلی خوشحالم که متوجه سو استفادشون شدی.
    من تا سه روز کامل اونجا بودم ولی هیچ کدوم از حرفاشون واسم اعتبار نداشت.به دو آفیس دیگه هم رفتم و حتی به خاطر حرفام و منطقم نزدیک بود با اونا دعوام بشه.نمیتونستم ول کنم برم چون کیف و مدارکم توی آفیس اولی بود.توی این سه روز بقدری ماکارونی و سوپ جو به من دادن که چند کیلو کم کردم(اگه کسب و کارشون عالی بود و پولدار بودن لااقل یه غذای درستی میخوردن).واقعا به حالشون غبطه میخوردم چون که همشون بچه های ساده شهرستان بودن(چرا تهرانیها عضو نمیشن؟خب معلومه).ولی یه کاری بهشون کردم که واقعا بعضیاشون کم میاوردن و جلسه رو میسپوردن به آفیسرای دیگه.خلاصه به نظر من هیچ ثروتی بدون زحمت و تلاش بدست نمیاد.و به نظر من QI یه سراب توخالی و گول زنک جدیده.و تشکر از شما که اطلاع رسانی کردید.

    1. ممنون دوست عزیز
      همانطور که در این مقاله توضیح دادیم علت گرفتار شدن افراد بخاطر عدم آگاهی آنها از نحوه عضو گیری و … اینگونه شبکه های هرمی میباشد.
      وظیفه خود دانستیم که نسبت به آگاهی دادن به مردم در این زمینه کاری هر چند کوچک انجام دهیم.
      لطفا این مقاله را در سایت ها و انجمن ها و … درج نمایید تا همه از آن استفاده نمایند.

      1. داداش این همه ادم نفهمیدن شما فهمیدید؟؟؟؟؟!!
        هرکی اومده موفق شده ،ادم بی عرضه هر کجا بره بی عرضه هست
        خاک به سر شدیم ،من پایان نامه ام نتورک هستش. جناب مدیر برو از کسی بپرس که تو این کار به جایی رسیده نه از کسی که شکست خورده

    2. عزیز دل ۴۰ و خورده ای سال مختون رو شستشودادن و با یه سری اراجیف یه سری عقاید رو در مخ شما جا دادن
      انسان اشرف مخلوقات هست و نباید به بدبختی زندگی کنه اما اکثر ما از مسلمونی اسمشو به یدک میکشیم.
      کوئست بهترین شرکت دنیاست که علاوه بر درامد دادن بهت راه درست زندگی کردن رو نشونت میده.
      انسان خودش هرمی زاده شده و خون انسان هرمی هست و این یه ابزار هست که کوئست درست ازش استفاده کرده.محصول داره وواقعی هست و میده
      پورسانتاشم همه درست هست و میده
      برین تو کشورهای دیگه در موردش تحقیق کنید و به زبان انگلیسی
      کوئست دلال و واسطه ها رو حذف کرده براب همون خیلی ها خوششون نمیاد چون کل کشور ما برپایه دلال میچرخه و سرمردم رو کلاه میذارن

  3. – در گفت وگو با افراد بازداشت شده که اکثرا از شهرستان های مختلف به تهران آمده اند یا بهتر است گفته شود با وعده های پوچ به تهران کشیده شده اند ، بسیاری می گفتند در ابتدا با وعده های دروغ کار به تهران دعوت شدند. مثلا به تعدادی گفته شده بود شغلی در کارخانه فولاد وجود دارد به تعدادی دیگر نیز گفته شد کاری در قطعه سازی خودرو برایشان دست و پا کرده اند. به هر یک به دروغ نام شغل و فعالیتی گفته شده تا به بهانه آن، این افراد ساده لوح از شهرهای مختلف به تهران کشیده شوند.
    به برخی نیز نام هیچ شغلی را نگفته اند و فقط به بیان این نکته که شغل خوب و پردرآمدی در تهران وجود دارد اکتفا شده بود ؛ اما هیچ گاه و به هیچ عنوان به افراد مختلف در تهران و شهرهای دیگر در ابتدا گفته نمی شود موضوع ” شرکت های هرمی یا شرکت گولدکوئست” است.

    – افراد بازداشت شده در دفاتر شرکت های هرمی و از جمله گولد کوئیست از شهرهای مختلف ایران هستند. به دلیل افزایش آگاهی درباره ماهیت این فعالیت ها در میان ساکنین تهران، هم اکنون فعالان شرکت های هرمی سعی می کنند با سوء استفاده از نبود آگاهی کافی در شهرهای کوچک ، برای این موضوع استفاده کنند. شیوه کار نیز به این صورت است فردی که در یکی از شهرستان ها با افرادی رابطه فامیلی ، دوستی یا کاری دارد سعی می کند با تماس تلفنی، آنها را از وجود فرصت شغلی بسیار مناسب و کم نظیر در تهران آگاه کند و از آنها بخواهد برای این منظور هر چه سریعتر خود را به تهران برسانند.
    تعدادی از آنها نیز پس از ورود به تهران با استفاده از شیوه های نوین روانشناسی ، بازاریابی و مدیریت تحت تاثیر قرار می گیرند و با پرداخت مبلغی پول، استقرار در تهران و کشاندن افراد دیگری از شهرستان موافقت می کنند.
    این افراد در مدت اقامت در تهران خود تحت آموزش های فشرده روانشناسی و بازاریابی و مدیریت قرار می گیرند تا به نوبه خود بتوانند افرادی را از شهرستان بکشانند و به این اقدامات قانع کنند. این افراد معمولا در زمان دوری از خانواده خود به آنها می گویند که در تهران مشغول انجام کاری پرسود و درآمد هستند.

    – اعضای شرکت های هرمی در همه زمینه ها آموزش دیده اند. این افراد حتی درباره حضور ماموران پلیس در دفاتر هم آموزش می بینند. در هنگام حمله به دفاتر گولد کوئیست، اکثریت فعالان، پرداخت پول را تکذیب می کنند و می گویند که تنها چند روز از حضور آنها در تهران می گذرد.

    – دفاتر فعالیت شرکت های هرمی از جمله گولد کوئیست از یک واحد آپارتمانی یا مسکونی تشکیل شده که ممکن است در هر منطقه ای از تهران وجود داشته باشد. معمولا اجاره کنندگان این واحدهای مسکونی خود را دانشجو یا دارای شغل آزاد معرفی می کنند. پس از اجاره واحد مسکونی، فعالیت های جذب افراد از شهرهای مختلف به بهانه کار و در آمد بالا به تهران و اسکان آنها آغاز می شود
    آنها پس از پرداخت مبلغی بین دو تا هشت میلیون تومان و عضویت در یک شرکت هرمی ، یک دوره آموزشی فشرده را در این واحدهای مسکونی توسط فرد یا افرادی که وی را وارد این فعالیت کرده است می بینند تا بتوانند به نوبه خود ، دو نفر دیگر را وارد این شبکه کنند. این دوره آموزشی شامل درس های روانشناسی، بازاریابی و مدیریت است.
    فعالان شرکت های هرمی معمولا مبلغ اجاره واحد آپارتمانی و هزینه وسایل زندگی توسط فردی پرداخت می شود که در سلسله مراتب این فعالیت به لیدر معروف است. او بر روند فعالیت افراد زیرشاخه خود و جذب افراد جدید نظارت می کند.

    – “قورباغه ات را قورت بده”، “پنیر من کجاست؟ “، “راز” و “دولت و فرزانگی” از مهمترین کتاب های مورد مطالعه و آموزشی فعالان شرکت های هرمی و گولد کوئیست است.

    – ماموران پلیس در هنگام ورود به دفاتر گولد کوئیست و شرکت های هرمی، معمولا با هیچ مقاومتی روبه رو نمی شود. در یکی از دفاتر، یکی از فعالان شرکت های هرمی، از ترس ماموران پلیس، در پشت یخچال پنهان شده بود که پس از گذشت حدود نیم ساعت وی خود را تسلیم ماموران کرد.

    – ماکارونی، یکی از نقاط اشتراک اکثر دفاتر شرکت های هرمی است. با نگاهی به آشپزخانه این واحدها می توان به حجم زیادی از بسته های ماکارونی و سایر مواد پخت این غذا یافت. آنها اکثراً‌ماکارونی خورند و به قول یکی شان ٰ‌ما مردها که به جز ماکارونی چیز دیگری بلد نیستیم بپزیم!

  4. به دنبال درخواست های پی در پی مردم و شهروندان برای ایجاد سامانه ای برای معرفی دفاتر فعال شرکت های هرمی، در همین زمینه، سامانه های گوناگونی برای مشارکت مردمی در راستای مبارزه با شرکت های هرمی ـ که بنیان خانواده ها و جامعه را در معرض خطر قرار داده ـ ایجاد شده است.

    بنابراین، از سوی نهادهای مسئول، سامانه های پیامکی، تلفنی و ایمیلی برای اطلاع رسانی و همچنین مشارکت مردمی در راستای انهدام کامل همه دفاتر شرکت های هرمی، ایجاد شده است.

    بنا بر این گزارش، مسئولان و نهادهای ذیربط، با شماره پیامک ۳۰۰۰۶۰۴۸ و شماره تلفن ۸۸۵۰۱۴۲۴ و همچنین آدرس الکترونیکی neshani.herami@gmail.com پاسخگوی مردم و شهروندان برای دریافت نشانی دفاتر شرکت های هرمی هستند تا پس از انجام اقدامات اطلاعاتی، با عوامل این شرکت ها و دفاتر برخوردهای قانونی انجام شود.

    از سوی دیگر، به گفته معاون دادستان تهران، که چندی پیش در رسانه ها منتشر شده بود، اگر مالکان منازل، نشانی دفاتر هرمی را به مسئولان ذیربط اعلام کنند، تحت پیگرد قانونی قرار نمی گیرند و منازل و اماکن آنان نیز پلمب نخواهند شد.

    گفتنی است، پس از چندین ضربه مهلکی که به دفاتر هرمی وارد شد، همچنان برخی به دنبال کلاهبرداری از مردم و تاراج اموال و دارایی های آنان هستند؛ بنابراین، مردم می توانند از راه سامانه های نامبرده، با اعلام نشانی دفاتر شرکت های هرمی، مسئولان و نهادی ذیربط را در این کار یاری رسانند تا خانواده های کمتری از هم پاشیده شده و جامعه نیز با مشکل روبه رو نشود.

  5. به تازگی در سطح برخی کلانشهرها فعالیت های شرکت های هرمی افزایش قابل توجهی پیدا کرده است.
    در همین خصوص در نیمه دوم سال ۸۹ تعدادی از مردم تعدادی از کلانشهرها که اغلب جوانان هستند توسط عناصری از شرکت QI که در قالب شرکت های هرمی فعالیت دارد جذب شده که در ابتدا مبالغی در حدود ده میلیون تومان از افراد اخذ شده است و بعد از حضور این افراد در شرکت ها که اکثرا در شمال تهران فعالیت دارند. خانواده های آنان از افراد بی خبر بوده و فقط از طریق تلفن همراه به صورت یک طرفه با آن ها صحبت می کند و بعد از پایان تماس تلفن آنها خاموش می شود.
    این شرکت ها به عنوان بازاریابی و تامین شغل برای افراد وارد عمل می شوند و افراد را به مدت سه روز برای آموزش و کار در شرکت جذب می کنند و پس از ورود به شرکت به هیچ وجه اجازه خروج به آن ها داده نمی شود.
    این شرکت های هرمی در این مدت به وسیله روش های تبلیغاتی و وعده های کاذب از قبیل پول دار شدن ،درآمد ماهیانه ۶۰ میلیون و سفرهای خارجی به دبی و آمریکا جوانان را از برگشت به خانه و خانواده منصرف می کنند .
    شعبه اصلی اغلب این شرکت ها در تهران می باشد و افراد جذب شده در این شرکت ها با تماس تلفنی به نقاط مختلف به جذب نیرو می پردازند.گفتنی است هر فرد پس از ورود به شرکت در صورتی از این مجتمع خارج می شود که ۳۲ نفر را جذب شرکت کرده باشد.

  6. حسین غفوریان برای خودش خیلی معروف است می‌گویند کوئست ایران را حسین راه‌اندازی کرد الان هم آزاد است و فعالیت می‌کند اما حقیقت این است که او زندانی است وهمشهری ماه نیز با وی گفت وگویی کرده البته با حضور بازجو که قسمتهایی از آن را با هم می خوانیم

    در مورد اتهامتان توضیح می‌دهید؟

    نمی‌دونم میگن به جرم فعالیت در شرکت‌های هرمی.

    میگن؟ یعنی شما قبول ندارین؟

    آره خب می‌گن

    یعنی هیچ فعالیتی نداشتی؟

    نه من فقط از سال ۸۲ تا ۸۳ یک مقدار خرید کردم.

    چه چیزی خریدی؟

    از همین اجناس کوئست

    چطوری و از چه طریقی با این شرکت آشنا شدی؟

    سال ۸۳ یکی از دوستانم منو به شرکت خودشون تو خیابان میرداماد برد و اون‌جا چند نفر با من صحبت کردند که عضو شرکت کوئست بشم.

    خب شما هم قبول کردی و…
    نه چون می‌دونستم فعالیت کوئیست تو ایران غیرقانونیه بی‌خیالش شدم اما اونا دست‌بردار نبودند و بعد از چند ماه توانستند منو قانع کنند که یک مقدار خرید کنم و برای اینکه اعتماد من و جلب کنن بدون دریافت هیچ پولی یک tc به من معرفی کردن که طرف چپش خیلی خوب کار می‌کرد اما طرف راستش متوقف بود.

    همه ماجرا همین بود؟

    به من گفتن باید دو نفر و معرفی کنم منم دو نفر و معرفی کردم و همین بعد از دو ماه هم کنار کشیدم.

    یعنی تو فقط دو نفر و معرفی کردی؟

    آره بعدش چون اعلام کرده بودند فعالیت کوئست غیرقانونیه آمدم بیرون.

    اما حسین آقا در حال حاضر هر کسی که در شبکه‌های هرمی بوده شما رو می‌شناسه اسم و رسم شما تو این مجموعه‌ها خیلی بیشتر از این حرف‌هاست چرا؟

    همون دو نفری که من معرفی کرده بودم تو کوئست فعالیت خیلی خوبی داشتند و من هم چون سر شبکه بودم با اسم من خودشون رو معرفی می‌کردن.

    یعنی از اسم شما سوء‌استفاده شده؟

    بله من فقط چند ماه در سال ۸۳ فعالیت داشتم همین!

    سال گذشته شما را دستگیر کردند و از شما کلی فیلم چه در داخل کشور و چه خارج از کشور هست که شما در جلسات بزرگ کوئست سخنرانی می‌کردی همه این‌ها در کنار شهرت و اخباری که وجود دارد نشان می‌دهد که نقش شما خیلی بزرگ‌تر از چیزی است که می‌گویید؟

    من اطلاعی از این چیزهایی که می‌گین ندارم تمام فیلم‌ها هم برای سال ۸۳ است بعد از آن هیچ فعالیتی در کوئست نداشتم.

    مگر خودت نگفتی فقط دو نفر را معرفی کردی پس چرا در جلسات بزرگ و با اهمیت کوئست حتی در خارج از کشور سخنرانی می‌کردی؟

    ببینید به من گفتند بیا سخنرانی کن منم رفتم سخنرانی کردم دلیلش را هم از خودشان بپرسید.

    یعنی تو نمی‌دونستی برای چی سخنرانی می‌کنی؟

    چرا می‌دونستم برای مردم سخنرانی می‌کردم.

    بازجو می‌گوید: حسین آقا چرا نمی‌گی که تا همین پارسال تو کوئست فعالیت می‌کردی چرا نمی‌گی چند میلیارد تومان از همین راه به جیب زدی؟

    خب آقا شما بیا جای من صحبت کن دیگه چه احتیاجی به من هست؟این چیزها که میگن من تا سال گذشته فعالیت می‌کردم همه دروغه من تنها چند ماه در سال ۸۳ فعالیت داشتم بعد از آن اصلا هیچ ارتباطی با شبکه‌های هرمی نداشته‌ام.

    حسین آقا وضعیت مالی خودتان بگویید خیلی‌ها می‌گویند شما از حاصل فعالیت در کوئست زندگی اشرافی دارید و درست است؟
    این جور که می‌گویند نیست ماشینم کمری بود که توقیف کردن آقا اینها همیش مربوط می‌شه به زندگی خصوصی من نمی‌دونم به شما چه ارتباطی داره من دیگه صحبت نمی‌ کنم.

  7. دو سردسته شرکت های هرمی که در یزد فعالیت گسترده ای در عضوگیری و تشکیل شرکت های هرمی داشتند توسط کارآگاهان پلیس دستگیر شدند.

    به گزارش مهر، سرهنگ فرهنگ فر رئیس پلیس آگاهی استان یزد با تایید این خبر گفت: در پی وقوع چندین فقره شکایت مبنی بر کلاه برداری تحت عنوان شرکت های هرمی، پرونده در اختیار این پلیس قرار گرفت. با توجه به حساسیت و اهمیت موضوع، اکیپی از کارآگاهان زبده مسئول رسیدگی به این پرونده شدند. با استماع اظهارات شاکیان، محل اختفای دو کلاهبردار شناسایی شد و طی یک عملیات غافلگیرانه دو متهم دستگیر و در بازرسی از منزل مذکور، تعدادی جزوات آموزشی در رابطه با شرکت های هرمی کشف شد.

    سرهنگ فرهنگ فر در ادامه این گزارش افزود: پس از انتقال متهمان به پلیس آگاهی و انجام تحقیقات مشخص شد هر یک از متهمان نزدیک به ۳۰ نفر زیر مجموعه و مبلغ تقریبی یکصد میلیون تومان از این طریق کلاهبرداری نموده اند. پس از اتمام تحقیقات، پرونده به همراه متهمان و مدارک مکشوفه به مراجع قضایی تحویل داده شد.

  8. ۵ سرشبکه هرمی در امارات بازداشت می شوند

    تازه‌ترین جزئیات از دستگیری ۳ سرشبکه شبکه‌ هرمی کوئیست منتشر شد. در ادامه دستگیری سرشبکه‌های شبکه هرمی کوئیست الف. شکیبا و ف. واحدی لنگرودی که به ترتیب ۱۵۰۰ میلیارد تومان و ۲۰۰۰ میلیارد تومان ارز از کشور خارج کرده بودند دستگیر شدند.

    این افراد که از افراد شاخص شبکه‌های هرمی بودند به تریبت یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان و یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان پورسانت از فعالیت‌های خود به دست آورده بودند.

    در عین حال مخفیگاه ف. رحیم‌خانی دیگر سرشبکه بزرگ این شبکه‌های هرمی نیز که ۷ میلیارد تومان پورسانت کسب کرده بود و اقدام به کلاهبرداری ۴ هزار میلیاردی کرده بود نیز در کشور امارات مشخص شده‌است.

    با هماهنگی‌های انجام شده با CId کشور امارات این فرد نیز به زودی دستگیر خواهد شد و به کشور بازگردانده می‌شود .

    همچنین محل اختفای پ. نجف‌آبادی و ع. بوشهری نیز در کشور امارات شناسایی شده و طبق هماهنگی با CId کشور امارات این افراد نیز به زودی دستگیر خواهند شد.

    ۲ نفر از سرشبکه‌های شبکه هرمی سوئیس کش و سی‌نت هم به نام الف. آتش کار و ک. کاووسی که پیش از این کلاهبرداری میلیاردی کرده بودند و جدیداً هم سایت هرمی VGTM را راه‌اندازی کرده بودند در آستانه دستگیری از سوی CId‌ کشور امارات هستند.

    گفتنی است که یکی از سرشبکه‌های سایت پالینور هم به نام م. مهدوی فر به زودی توسط CId کشور امارات دستگیر خواهد شد و به کشور بازگردانده می‌شود.

  9. انهدام ۶۷ شرکت هرمی با ۵/۲ میلیارد کلاهبرداری در اصفهان
    فرمانده انتظامی استان اصفهان با اشاره به انهدام ۶۷ شرکت هرمی با ۵/۲ میلیارد تومان کلاهبرداری طی یک سال گذشته از تشدید مبارزه با مفاسد اقتصادی در سال جاری خبر داد.

    به گزارش شهر سردار حسن کرمی گفت: طی یک سال گذشته ۶۷ شرکت هرمی در استان اصفهان منهدم و ۵۶۱ نفر از اعضا و سرشاخه های اصلی این شرکت ها شناسایی و دستگیر شدند.

    وی افزود: میزان مبلغ کلاهبرداری اعضای این شرکت ها بالغ بر دو مییارد و ۵۰۰ میلیون ریال بوده که تمامی آنها پس از تشکیل پرونده جهت سیر مراحل قانونی تحویل مراجع قضایی شدند.

    این مقام مسئول با بیان اینکه از ابتدای سال جاری تا کنون هم ۲۱ نفر ازفعالان اصلی شرکت های هرمی شناسایی و دستگیر شدند از تشدید مبارزه با مفاسد اقتصادی در سال جاری خبر داد و عنوان داشت: امسال با توجه به نام گذاری سال جهاد اقتصادی مبارزه با شرکت های هرمی، وارد کنندگان و توزیع کنندگان کالاهای قاچاق، اختلاس های بانکی و کلاهبرداران جدی تر از گذشته دنبال خواهد شد.
    سردار کرمی در خصوص اختلاس های بانکی نیز اظهار داشت: سال گذشته ۲۸ پرونده اختلاس توسط فرماندهی انتظامی استان مورد رسیدگی قرار گرفت که مبلغ اختلاس ها بالغ بر ۴۸ میلیارد تومان بود.
    این مقام انتظامی خاطرنشان کرد: در این خصوص تعدادی از متهمان توسط کارآگاهان پلیس آگاهی استان شناسایی ، دستگیر و جهت سیر مراحل قانونی به مراجع قضایی تحویل داده شدند.سردار “کرمی” در خصوص عدم عمل به تعهدات از سوی موسسات قرض الحسنه نیز گفت: تاکنون خوشبختانه هیچ گونه گزارشی در این خصوص به پلیس استان اعلام نشده که در صورت وجود این جرم با عاملان آن برخورد قانونی خواهد شد.
    فرمانده انتظامی استان تحقق شعار جهاد اقتصادی را نیازمند عزم ملی تمامی دستگاه ها، ارگان ها و مشارکت جدی مردم عنوان کرد و گفت: نیروی انتظامی برحسب وظایف محوله خود سعی می کند تا نقش بارز خود در تحقق این شعار را به خوبی ایفا کرده و با مبارزه جدی با باندهای مفاسد اقتصادی زمینه رشد و توسعه کشور را فراهم سازد.

  10. سلام به همه ی دوستان
    من نیز با دعوت یکی از دوستان که خیلی صمیمی بودیم و بهش کاملا اعتماد داشتم به بهانه ی کار در جهاد دانشگاهی در مورد پژوهش و تحقیق در رابطه با استاندارد کالاها به تهران دعوت شدم  . قرار ملاقاتمون فلکه ی صادقیه بود . رفتم دوستمو دیدم  البته با نیم ساعت تاخیر اومد که بعدا فهمیدم که شگردشون همین بوده که اول باید مطمئن شوند تنهام بعد بیان سراغم  خلاصه رفتیم آفیس در شهرک نفت بود طرفای چهار دیواری . چون هر چی بگم تکراری خواهد شد رد میشم و در مورد خودم ادامه میدم بعد از  یک ماه که شبانه روز کار میکردم در مورد پر کردن لیست اسامی که باید به تعداد دو هزار نفر می شد. اولین دعوتمو گذاشتن بهترین دوستم بود که از خودم نیز بیشتر دوستش داشتم تو زندگیش قبلا شکست خورده بود همیشه دلم براش می سوخت آرزوم بود روزی دستشو بگیرم تا شاید التیامی باشه بر زخم های دیرینه ی دلش که بی گناه متحمل شده بود . اومد برای اولین بار با هشت میلیون که از هر کی و ناکسی  تهیه کرد ،شبها از خجالتش تا صبح نمی خوابید اون هم مثل من همه چیرو باور کرده بود . بعد از پانزده روز نفر دوم که همکارم بود دعوتش کرد اومد نموند  نفر سوم  یکی از فامیلامون بود دانشجوی کامپیوتر بود  اومد خیلی زود جذب شد   برای تهیه پول به خانوادش گفت که میخوام برم خارج کامپیوتر وارد کنم  مادرش طلاهاشو فروخت و ریخت به حسابش و پدرش از این و اون قرض گرفت و برادراش هم از دوستاشون و بالاخره اون هم هشت میلیونش جور کرد  اما بعد از دو سه هفته هر سه تامون به این نتیجه رسیدیم که سرمون کلاه رفته . البته قبل از اون من خودم خیلی از حیثیت نتورک دفاع می کردم  .اونجا مثل پادگان نظامی بود به حموم نمیتونستیم برویم  غذا خیلی کم بود از ۸ صبح تا ۹ شب باید مطالعه می کردیم  همش از آینده مون که به زودی میلیاردر می شدیم صحبت می کردیم . روزی سه بار جلسه میگذاشتیم و همه ردیفی باید صحبت می کردیم همش باید مثبت حرف می زدیم . شبها هم نه پتویی بود و نه لحافی و بالشمون کفش یا کیفمون بود و……برای خودم نه ،اصلا ناراحت نیستم  نتیجه اعتمادم بود که دیدم و چشیدم ، اما برای اون دو نفر واقعا دلم میسوزه . پورسانتهایی که از بابت آوردن اونا گرفته بودم بهشون پس دادم اما  اینو به خودم قول دادم ضرر و زیان اونا رو حتما جبران خواهم کرد.سه ماه از عمرم رو بی حاصل اونجا تلف کردم  البته بعد از اومدن موفق شدم دو نفر بغیر از خودمون که باهاشون اونجا آشنا شده بودیم رو از اونجا با نجات بدیم  البته کسایی اونجا هستن که درسته که شاید یکساله اونجان اما بازم متوجه نیستن و فکر می کنن بیرونی ها نمی فهمن و اونا میفهمن که دارن چی کار میکنن.من بازم از خدا راضی ام که بازم دیر نشد  چون ممکن بود مثل خیلی های دیگه بمونم . موفق باشید و سربلند

    1. از اینکه خیلی زود توانسته اید خود را از باتلاق شبکه های هرمی نجات دهید خوشحالیم و امیدواریم در آینده موفق و پیروز باشید

  11. ۱۲ عضو اصلی گلدکوئیست دستگیر شدند
    با انجام اقدامات اطلاعاتی گسترده مشخص شد که اعضای این باند کلاهبردار در شهرهای تهران، شیراز، اهواز، اصفهان، زاهدان و رشت نیز با تأسیس دفاتری در حال عضوگیری و کلاهبرداری از افراد ساده لوح هستند. بنابراین با تلاش شبانه روزی کارآگاهان مجرب پلیس آگاهی، دفتر اصلی این باند در تهران شناسایی و تعداد ۱۱ نفر دیگر از اعضای اصلی این باند دستگیر شدند.

    ۱۲ عضو اصلی شرکت هرمی گلدکوئیست که با ترفندهای مختلف از جمله خرید تورمسافرتی و اعزام به خارج اعضای خود، از آنها کلاهبرداری میلیاردی کرده بودند، دستگیر شدند.

    سرهنگ حمیدرضا گل صباحی رییس پلیس آگاهی استان تهران و البرز با اعلام این خبر گفت: در پی شکایت فردی به نام «آرش» مبنی بر اینکه یکی از دوستان وی به نام «فرشید» با طرح این موضوع که می تواند تور مسافرتی خارج از کشور برای او مهیا کند، مبلغ ۸ میلیون تومان از وی اخذ ولی در قبال اعزامش به خارج از کشور اظهار کرده است که علاوه بر مبلغ پرداختی، می بایست ۲ نفر دیگر از دوستانش را نیز به شرکت آنها معرفی کند، در غیر این صورت نه تنها به خارج اعزام نمی شود، بلکه مبلغ پرداختی نیز عودت نمی شود.

    گل صباحی افزود : در حالیکه رسیدگی به شکایت «آرش» در حال بررسی بود ۶ نفر دیگر به پلیس آگاهی مراجعه و از اعضای یک شرکت هرمی که از آنها مبلغ ۶۰ میلیون تومان کلاهبرداری کرده بودند اعلام شکایت کردند .

    وی افزود: با انجام تحقیقات تکمیلی مشخص شد که «فرشید» در هر ۲ کلاهبرداری دست داشته و از اعضای اصلی یک شرکت هرمی است، بنابراین در اولین فرصت محل زندگی وی شناسایی و دستگیر شد.

    گل صباحی ادامه داد: با دستگیری فرشید، وی پرده از یک کلاهبرداری بزرگ تحت عناوین مختلف از جمله کوئیست انترنشنال، کیوآی، کوئیست نت و کوئیست وکیشن برداشت و مشخص شد که اعضای این شرکت به خاطر اینکه نام گلدکوئیست در اذهان عمومی جلوه و اعتبار خود را از دست داده است، تحت عناوینی که ذکر شد، اقدام به کلاهبرداری از افراد ساده لوح و ناآگاه می کردند.

    رییس پلیس آگاهی استان تهران و البرز افزود: با انجام اقدامات اطلاعاتی گسترده مشخص شد که اعضای این باند کلاهبردار در شهرهای تهران، شیراز، اهواز، اصفهان، زاهدان و رشت نیز با تأسیس دفاتری در حال عضوگیری و کلاهبرداری از افراد ساده لوح هستند. بنابراین با تلاش شبانه روزی کارآگاهان مجرب پلیس آگاهی، دفتر اصلی این باند در تهران شناسایی و تعداد ۱۱ نفر دیگر از اعضای اصلی این باند دستگیر شدند.
    وی گفت: با دستگیری ۱۲ عضو اصلی این باند، سایر دفاتر آنها در شهر و استان های مذکور شناسایی و همگی پلمپ شدند.

    قابل ذکر است که سرشاخه اصلی این باند با قرار وثیقه یک میلیارد تومانی و سایر اعضا نیز با قرار وثیقه ۱۰۰ میلیون تا ۵۰۰ میلیون تومانی روانه زندان و یا با تودیع این قرارها آزاد شدند.

  12. یکی از شاخه های شبکه هرمی کوئیست در یزد متلاشی شد
    در این زمینه ۳۱ نفر از سر شبکه ها و اعضای فعال آن احضار یا دستگیر و بازداشت شدند.
    متهمین با توسل به شگردهای مختلف مبادرت به شناسایی و جذب طعمه های خود از بین کارمندان، دانشجویان و جوانان جویای کار نموده و ضمن دعوت ایشان به تهران و برگزاری جلسات فشرده توجیهی و آموزشی اقدام به کلاهبرداری می کردند.
    در این رابطه بیش از ۳۵۰ شهروند یزدی اغفال شده و بالغ بر ۱۴ میلیارد ریال به حساب سران این شبکه هرمی در خارج کشور واریز شده است.

  13. دستگیری اعضای شرکت هرمی QVI

    کارآگاهان پلیس آگاهی با انجام تحقیقات مستمر پلیسی از مکان و زمان فعالیت اعضای این شرکت و استفاده از منابع اطلاعات مردمی، توانستند در یک عملیات غافلگیرانه ۱۳ نفر از آنان را دستگیر و به پلیس آگاهی انتقال دهند.
    افرادی که با تشکیل یک شرکت هرمی تحت عنوان QVI، اقدام به عضوگیری و کلاهبرداری از شهروندان اهوازی می‌کردند، شناسایی و دستگیر شدند.

    سرهنگ محسنی رییس پلیس آگاهی استان خوزستان در خصوص این خبر گفت: در پی دریافت اطلاعاتی مبنی بر این که افرادی با تشکیل جلسات و گردهمایی در یکی از مناطق شهر اهواز، به صورت غیرقانونی اقدام به فعالیت درشرکت هرمی تحت عنوان QVI می‌ کردند.

    کارآگاهان پلیس آگاهی با انجام تحقیقات مستمر پلیسی از مکان و زمان فعالیت اعضای این شرکت و استفاده از منابع اطلاعات مردمی، توانستند در یک عملیات غافلگیرانه ۱۳ نفر از آنان را دستگیر و به پلیس آگاهی انتقال دهند.

    محسنی در ادامه این خبر افزود: در تحقیقاتی که از متهمان به عمل آمد، سه سرگروه اصلی شناسایی شدند، که یکی از متهمان با هویت «الف ـ الف» مدتی در تهران سکونت داشته و پس از گذراندن آموزش‌های لازم در خصوص فعالیت و نحوه جذب افراد به شهرستان اهواز بازگشته و با همدستی برادر خود با هویت «س ـ الف» اقدام به عضوگیری کرده است.

    وی گفت: بررسی نوت‌بوک‌ کشف شده از مخفی‌گاه آنان، اطلاعات زیادی مبنی بر نحوه گزینش و عضوگیری در شرکت QVI به دست آمد.

    رییس پلیس آگاهی استان خوزستان افزود: با تکمیل پرونده متهمان با صدور قرار قانونی روانه زندان شدند.

  14. دستگیری لیدرهای هرمی اینوست invest3fs

    در پی انجام اقدامات اطلاعاتی و انتظامی تعدادی از عناصر و لیدر های مطرح شرکت هرمی نتف کرپ (online3fs) یا اینوست(invest3fs ) دستگیر شدند.

    شرکت هرمی اینرست 3FS با ۶ هزار زیرمجموعه پلمپ شد

    این شرکت با کلاه برداری بیش از ۵۰هزار نفرسرمایه های آنان را به بهانه پرداخت سودهای واهی دریافت نموده و بدون به کارگیری صحیح این سرمایه­ صرفا از طریق گردش پول(مانی گیم) اقدام به فعالیت می­نمودند. اسامی تعدادی از این افراد عبارتند از: فرشاد و فرشید غلامی، علی پوستی، محمد یگانه ، محسن توکلی و …

    مالباختگان این شرکت جهت طرح شکایت و پی گیری پرونده به دادیاری شعبه ۱ دادسرای رسیدگی به جرایم رایانه­ای(ناحیه ۳۱ واقع در خیابان مطهری، نبش سلیمان خاطر) مراجعه نماید

  15. من فقط می تونم بگم که روزی همین بلا به سرم اومد اما بعد از دوماه اومدم بیرون ۸ میلیون م رفت آبررروم رفت اعتبارم رفت یک سال به گدایی افتادم خدا را شکر دیگه بدیهایم را دادم اما یک خاطره از آفیس براتون بگم یک روزی یک نفری به آفیس دعوت شده که کار را قبول نمی کرد یک جمله قشنگی زد گفت حضرت علی می فرماید(هر جا پول و مال زیادی رد وبدل می شود بدانید که آنجا ظلمی انجام می شود) واقعا همین طوره کسایی را می دیدم که اجاره نشین بود خانواده اش و رها کرده بود وخیلی بدبختهای دیگه ….. در آخر میگم که حسن غفوریان باید اعدام بشود از مدیریت درخواست میکنم برنامه ترتیب بده که کسانی که تو این کار ضرر کرده اند ۱- دردشونو به جایی بگند ۲-یک فراخوانی برای جمع کردن امضا برای اعدام غفوریان

  16. ایرادات : (OBJECTION )

    اولین ایرادی که معمولا همه به این کار میگیرند شکست خیلی ها در این کار است . در روزهای اول همه به این نکته اشاره میکنند و بلافاصله هم جواب میگیرند که هر کس اصول این کار را رعایت کند در آن شکست نمیخورد . اولین مسئله که باعث میشد دیگران شکست بخورند وجود زن و معتاد در مجموعه های انها بود که ما آنرا برطرف کرده ایم و زن و معتاد داخل مجموعه هایمان راه نمیدهیم . دومین مسئله که باعث شکست آنها میشد پاره وقت کار کردن آنها بود ، شما برای کاری که سیصد هزار تومن در ماه حقوق دارد روزی ۸ ساعت کار میکنید پس باید برای کاری که ۵۰۰۰ دلار در هفته درآمد دارد فول تایم کار کنید .( لازم به ذکر است که فول تایم کار کردن فقط به این دلیل است که شخص در آفیس حبس باشد و مبادا با واقعیت کار توسط دیگران آگاه شود ) سومین مسئله که باعث شکست آنها میشد نداشتن مکان مشخص برای فعالیت بود و آنها هر هفته در خانه یکی از اعضا جلسه میگرفتند که این هم باعث نداشتن تمرکز و دراز مدت منجر به شکست میشد ، که ما این مورد را نیز برطرف کرده ایم و آفیس مشخص آن هم در تهران تهیه کرده ایم . (گرفتن آفیس مشخص به این دلیل است که آنها خیلی راحت بتوانند افراد جدید را جوگیر کنند ، چون طبق گفته روانشناسان اگر گروهی طی چند روز متوالی افکاری را در ضمیر ناخودآگاه شخصی تلقین کنند در نهایت شخص آن افکار را میپذیرد حتی اگر در ابتدا مخالف آن بوده باشد ) . اصل دیگری که باعث شکست مجموعه های غیر اصولی میشد وجود تلوزیون در آن مجموعه ها بود ، چون تلوزیون نیز تمرکز کاری را بهم میزند و باعث ایجاد اختلاف در بین اعضا میشود . ( وجود تلوزیون از این رو دراین سیستمها منع شده که اعضا از اخبار مربوط به این تجارت آگاه نباشند ) .

    دومین ایرادی که به این کار گرفته میشود غیر شرعی بودن آن است و جوابی که نتورکرها میدهند این است که معامله حلال است ، چون ما جنس حرامی خرید و فروش نمیکنیم ، علت اینکه مراجع این کار را حرام کرده اند این است که اگر قرار باشد دولت و مراجع آنرا تایید کنند همه وارد این کار میشوند و اقتصاد مملکت با مشکل مواجه میشود . ( در واقع هیچ جنسی در این کار خریده نمیشود و فقط بازی با پول است ، البته قبلا جنس در کار بود ولی یا تقلبی بودند یا بی ارزش ، مثلا سکه ای را که شما ۷۰۰هزار تومان خریداری میکنید اگر نزد طلافروش ببرید ۵۰ هزار تومان هم از شما نمی خرد ، البته آنها میگویند که محل فروش این سکه ها مراکز خرید و فروش سکه های کلکسیونیست ، لطفا شما یکی از این مراکز را به بنده معرفی کنید . علاوه بر این قیمت اجناس کمپانی کوئست اینترنشنال چند برابر قیمت واقعی جنس است در صورتیکه بازاریابی چند سطحی باید منجر به حذف تبلیغات و در نتیجه ارزانتر شدن کالا شود . این کار بازاریابی نیست بازار سازیست .)

    سومین ایرادی که به این کار میگیرند اینه که من نمیتونم دو نفر را وارد این کار کنم در واقع کسی را ندارم . اینجاست که به او میگویند ما بهت آموزش میدهیم تا بتونی خیلی راحت دو نفر را وارد کار کنی . ( لازم است بگویم در طول مدتی که شخص در آفیس است به هیچ عنوان نمیگذارند جزوه های آنها را نگاه کند بلکه همچنان او را کنجکاو نگه میدارند ) .

  17. کلک های لیدر های گلدکوئست

    شیوه های پرزنت (جذب افراد) در این شرکت

    این آموزش ها را از طریق سی دی ها و جزوه های شرکت افراد بالا دستی به زیر مجموعه های خود منتقل می کنند

    سوال: چطور انگیزه شخص را برای ورود تقویت نماییم ؟

    جواب: باید واقعیت را به طرف بفهمانیم و او را از وضعیتی که در آن به سر میبرد و خبر ندارد آگاه کنیم. باید به او بفهمانیم که نیازها و جهان با چه رشد تصادی ای از ما پیشی گرفته اند و ما چقدر عقب هستیم . جمله ای بگویید که ۱- طرف بد بودن وضع موجود را درک کند ۲- بخواهد تصمیم بگیرد که شرایط خودش را عوض کند .

    – برای مثال به نفر مقابل می گویند که تو تا چه موقعی می خواهی در یک اداره کوچک کار کنی در اینجا تو به هیچ چیز نمی رسی و تو برای پیشرفت به یک کار بزرگتر نیازمندی که بتواند پول و نیاز مادی تو را تامین کند ، و میگوید من دوستی داشتم که برای گلدکوئست کار قبلی خود را رها کرده است و شخص مقابل (مشتری) برای فعالیت بیشتر کار قدیمی خود را از دست خواهد داد چون برای او کار جدیدش کعبه آمال خواهد بود ، ممکن است بپرسید که شخص کار خود را از دست داد ولی کار پر درآمد تری پیدا کرد. جواب این است که ممکن است این کار در زمان کوتاه خوب جواب دهد ولی به زودی سیستم قفل خواهد شد -همانطور که در قسمت تصاعد کلدکوئست گفنم – و شخص ضرر کرده می شود .

    یکی از روش های دیگر تحریک کردن حس پول دوستی مشتری و مثال زدن افراد بالا دستی می باشد .

    -برای مثال تو سرمایه ات چقدر است ؟ چقدر می خواهی داشته باشی ؟ آیا حق تو یک ماشین مدل بالا ، یک خانه و یا ویلای شمال نیست؟ چه چیز تو از یک فرد پولدار کمتر است؟ و در این کار به آرزوهایت خواهی رسید . به مشتری می گوید: من دوستی داشتم که با این کار یک خانه خرید و تو هم می توانی بخری .

    – در اینجا ممکن است افراد بالا دستی به پولی رسیده باشند ولی هنوز خود پرزنت کننده به پولی نرسیده است و نفر جدید هم به پولی نخواهد رسید.

    فرد پرزنت کننده باید پرستیژ و کلاس بالایی برای خود قائل باشد .

    در موقع پرزنت و معرفی کار باید لیدر با لباسی کاملا رسمی باشد و بگوید قرار ملاقات بسیار رسمی است و خود را شخصی با مشغله زیاد و بسیار فعال نشان دهد مثلا در ابتدای جلسه بگوید که من دو ساعت دیگر با نفر دیگری برای همین کار قرار ملاقات دارم ، ساعت ۷ خرید سکه دارم ، ساعت ۹ باید به شخصی مراجعه به سایت را آموزش دهم و … (در صورتی که کاری هم نداشته باشد . (یک دورغ کوجک))

    – یکی از دوستان برای من تعریف می کرد که در جلسه پرزنت و معرفی , شخص لیدر جند بار به کیف خود مراجعه می کرد و به شکلی در کیف را باز می کرد که معلوم شود درون آن پول است و من این پول را از این راه در آورده ام !؟!!؟!

    باید از معرفی کار در مهمانی‌ها، ساعت نهار و استراحت، جلسات با تعداد بالا، مراسم رسمی مثل مراسم مذهبی و ختم، کلوپها، جلسات ماهانه فرهنگی، منزل یا دفتر کار دیگران خودداری کرد. البته میتوانید به محل کار دوستتان بروید اما به او بگویید که اینجا خیلی شلوغ است اگر مایل هستی برویم کافی شاپ یک قهوه هم مهمان من باش و آنجا کار را معرفی کنم .

    – علت معرفی این کار در جمع این است که در یک جمع چند نفری ممکن است که یکی از افراد بداند که این کار کلاه برداری است و شما را منصرف کند

    به شخص یک مهلت ۴۸ ساعته برای خرید بدهید و مرتبا با او در تماس باشید و او را مرتبا ترقیب به این کار کنید .

    – اگر به شخص مهلت زیادی داده شود مطمئنا دنبال تحقیق در رابطه با این کار می رود و ممکن است از آن منصرف شود.

    در جلسه به فرد متذکر شوید که در این مدت با هیچکس مشورت نکند و به کسی نگوید که می خواهد وارد این کار شود .

    – در اینجا این سوال مطرح می شود که اگر این کار درست است و هیچکونه ایرادی ندارد پس چرا این حرف را میزنند . ولی متاسفانه برای این کار شخص کاملا بی اطلاع است و با حرفهای از قبیل به روزنامه و تلویزیون کاری نداشته باش ، آنها می خواهند که ما به پولی نرسیم و را شخص نسبت به همه بی اعتماد خواهند کرد تا به اهدافشان برسند .

    قبل از معرفی کار با او قرار بگذارید و هرگز بی‌مقدمه او را به جلسه نیاورید. از تلفن میتوانید برای قرار گذاشتن استفاده کنید اما هرگز کار را از پشت تلفن معرفی نکنید. پس تلفن برای دعوت به آشنا شدن کار بدون هیچگونه توضیح جانبی و تا میتوانید حس کنجکاوی او را برانگیخته کنید و به هیچ وجه کار را به او از پشت تلفن معرفی نکنید

    دکتر «عاطفه آذرمان» روانپزشک و متخصص مغز و اعصاب که مطالعاتی برروی شبکه بازاریابی «گلدکوئیست» انجام داده است، می گوید:

    «اعضای «گلدکوئیست» به طور دائم در معرض آموزش هایی قرار دارند که به آنها یاد می دهد به قدرت های درونی خود ایمان داشته باشند و در راه کسب موفقیت از این قدرت ها استفاده کنند. اعتماد به نفس، ایمان به خود و احترام به آرزوهای بشری از جمله آموزش های موثر در سیستم «گلدکوئیست» است که برای کسب موفقیت اعضا به آنها آموخته می شود. نکته این جاست که موفقیت در این شبکه صرفاً به مفهوم به دست آوردن پول بیشتر است.»

    آموزش گام به گام تا دروغ گویی

    وی می افزاید: «جزوه ها و دیگر ابزار آموزشی «گلدکوئیست» افراد را گام به گام در راهی پیش می برد که بتوانند با قدرت بیان و بهره گیری از ترفندهای مبتنی بر پایه های علمی و روانشناختی دیگران را برای عضویت ترغیب کنند. هدف نهفته در پس این تلاش کسب سود بیشتر از بابت خریدهای بیشتری است که زیرشاخه های هر فرد انجام می دهد.»

    تناقض موجود در بازاریاب هایی که به عنوان سرشاخه های اصلی شناخته می شود و آموزش همین شیوه های متناقض به افراد دیگر در بلندمدت باعث ایجاد روحیه دورویی و دروغگویی می شود. این ها را «اکرم امینی» کارشناس ارشد روانشناسی و مشاوره می گوید و می افزاید: «در سیستم گلدکوئیست هرجا که از واژه «هدف» استفاده شده است به نحوی غیرمستقیم بر مادیات انگشت گذاشته شده است. آدم های اطراف ما که شامل دوستان، اقوام و بستگان می شود، ابزاری هستند که باید به کار گرفته شوند تا ما به هدف مان برسیم و بر نحوه جذب آنها به سیستم بیشترین تأکید شده است.» وی با اشاره به فرازهایی از جزوه آموزش «گلدکوئیست» در فصل ابتدایی که درباره نوشتن لیست برای جذب افراد جدید است، سخنان خود را این گونه ادامه می دهد: «فهرست دوستان و آشناسان هر فرد به این ترتیب باید تهیه شود. ۱- فامیل ها و خویشاوندان ۲- دوستان نزدیک ۳- همسایه ها و هم محلی ها ۴- دوستان دوران تحصیل در مدرسه ۵- دوستان دوران دانشگاه ۶- دوستان آموزشگاه ها ۷- افرادی که تازه با آنها دوست شده اید ۸- همکاران افرادی که هم اکنون یا قبلاً با آنها همکاری کرده اید ۹- مشتری های قبلی و فعلی شما ۱۰- دوستانی که در مجموعه ها و کلوپ ها با آنها آشنا شده اید. سپس ترفندهای هفت گانه ای برای ترغیب هر یک از این افراد برای حضور در جلسات معرفی ارائه شده است. جملات استاندارد جزوه ها و حیله هایی که برای راضی کردن نامزدهای بالقوه برای به عضویت درآمدن آنها در شبکه به وسیله اعضای قدیمی یا راهنماها (leader)ها به عنوان راهکارهای جذب معرفی می شوند درحالی که در مفهوم باطنی آنها می بینیم که هزار و یک شیوه برای به ورطه کشاندن افراد وجود دارد.» به نظر این متخصص روانشناسی همه این ها با ادعای بزرگ صداقت و راستگویی موجود در سیستم و نبود دروغ و دروغگویی که به وسیله بازاریاب ها، راهنماها و سرشاخه های «گلدکوئیست» مطرح می شود در تناقض آشکار است.

  18. خاطرات یک گلدکوئستی

    امروز تصادفاً به وبلاگ یک نتورکی شکست‌خورده برخوردم و بد ندیدیم شما هم با تجربیات این فرد آشنا شوید. نکته تأسف‌برانگیز این است که این شرکت‌ها آن‌چنان روی مغز اعضایشان کار کرده‌اند که بسیاری به ذهنشان هم خطور نمی‌کند که ریشه همه ناکامی‌هایی که دچارش شده‌اند خود شرکت است.

    در صدر وبلاگ یادشده آمده است:

    خدا حافظ
    در مدتی که در خدمت شما دوستان بودم، بدون در نظر گرفتن منافع شخصی تمام آنچه را که آموختم و دیدم و تجربه کردم در وبلاگ آوردم و کسانی که احتیاج به راهنمایی دارند می‌توانند کلیه اطلاعات لازم را در این وبلاگ به دست آورند. به کسانی که در نتورک کار کردند توصیه انصاف و مروت دارم و به آنها که می‌خواهند تازه وارد شوند توصیه دقت و بررسی تمام جوانب را دارم تا شرمنده خود و کسانی که وارد می‌کنند نشوند . ثروت را می‌توان هر زمان به دست آورد اما وجدان، شرافت و اعتبار چیزی است که اگر از دست رفت دیگر قابل تجدید نیست. من خود از افرادی هستم که در نتورک شکست خوردم و هیچ زمان خودم را به سبب وارد کردن افرادی از عزیزترین کسانم نخواهم بخشید زیرا من فقط پول را دیدم و نتوانستم افراد را به درستی ساپورت کنم. نتورک یعنی حمایت ۲۴ ساعته و امکان زیردست‌گذاری برای افرادی که با اعتماد به شما وارد می‌شوند اما نمی‌توانند کسی را به سیستم معرفی کنند.

    این وبلاگ دیگر به روز نخواهد شد!

    و در حاشیه وبلاگ آمده است:

    در زمانی که تمامی نیروهای استبداد سرمایه‌داری برای برده‌داری افراد بشر با هم متحد شده‌اند برای افرادی که از داشتن سرمایه محروم هستند و حاضر نیستند مطیع غرایز سرمایه‌داران باشند چاره‌ای جز نتورک‌مارکتینگ نیست تا خود را از این زندانی که به وسعت تمامی دنیا ساخته شده نجات دهند! حال سوال اینجاست که شما جز کدام گروه هستید!؟

    توهم بیداد می‌کند! خاطراتی که آن هم سرشار از حسن‌ظن بی‌جا به شرکت است را در زیر بخوانید. البته همانطور که گفتم برخی مطالب آن مورد تأیید و صحیح نیست.

    تمامی مطالب این داستان بر اساس واقعیت است و هیچگونه تهمت و افترایی در کار نیست. من اگرچه خودم یک نتورکر می‌باشم (حداقل خودم چنین تصور می‌کنم!) اما با بسیار از عملکردها و طرز تفکر به اصطلاح لیدرها از ابتدا مخالف بودم ولی از آنجا که در گلدکوئست لیدرها را به درجه خدایی رسانده بودند! نتوانستم با روش خودم کار کنم! به اعتقاد من کوئست نتورک بزرگی بود اما به دلیل عملکرد بد و کج فهمی لیدرهای ایرانی خود متوقف شد!

    من به لیدری احترام می‌گذارم که به گفته استاد بزرگ و مورد احترام من “جو فابریگاس” خود را فراموش کرده و به زیرمجموعه‌ها فکر کند.

    … ده ماه پیش مثل همه شما ازطریق یکی از آشنایان به صورت بسیار مرموز به منزل ایشان دعوت شدم. اگرچه تا آن روز در هیچ نتورکی present نشده بودم اما به سبب اطلاعات ناقص و اغلب نادرست مطبوعات دید کاملاً منفی نسبت به گلدکوئست داشتم زیرا فکر می‌کردم این کار نوعی کلاه کلاه کردن است!! علی‌رغم اینکه تقریبا می‌دانستم برای چه منظوری دعوت شدم به دلیل رودربایستی که با دعوت‌کننده داشتم مجبور به قبول دعوت شدم!

    خیلی سریع معرفی کار شروع شد. من بیش از ۹۰٪ مطالبی را که پرزنتور گفت را متوجه نشدم! بعدها وقتی که خودم پرزنتور شدم این امر برای من مسجل شد که بیشتر افراد شرایط من را دارند و صرفا برای رفع تکلیف و رهایی از شر وراجی پرزنتور سرشان را به علامت تایید تکان می‌دهند!

    پس از حدود پنجاه دقیقه پرزنتور رفت. نفس راحتی کشیدم! فکر کردم کار تمام شده اما تازه کار اصلی شروع شده بود! فردی که روبروی من نشسته بود شروع به شمارش مزایای ورود به گلدکوئست کرد. نزدیک سه ساعت صحبت کرد. از آنجا که من کاملاً منفی بودم فقط دنبال مچ‌گیری می‌گشتم و می‌خواستم حال طرف را بگیرم! اما مگر می‌شد. من هرچه می‌پرسیدم طرف یک جواب دندان‌شکن داشت. طوری از درآمدزایی سیستم حرف می‌زد که من پیش خودم فکر کردم من عجب آدم خنگی هستم که حاضر به قبول درآمدزایی آن نیستم! بعدها متوجه شدم خود طرف آن شب که من را follow می‌کرد مدتی بود به دلیل عدم تعادل در پیش روی دو دستش کار را رها کرده بود و فقط برای آنکه بالاسریها ecard هایش را به ریال تبدیل کنند آن شب آنجا بود!!

    ساعت دوازده و نیم شب بالاخره طرف رضایت داد و رفت! سرم از درد داشت می‌ترکید. خواستم خداحافظی کنم این بار میزبان شروع کرد به موعظه! پس ازحدود نیم ساعت ختم جلسه اعلام شد! دیگر داشتم از خستگی و سردرد می‌مردم. به خودم هزار بار لعنت فرستادم که چرا این دعوت را اصلاً قبول کردم! نمی‌دانم این آموزش‌ها را کجا دیده‌اند؟! پاتمن می‌گوید: “انسان بیش از بیست دقیقه نمی‌تواند روی یک موضوع تمرکز کند”. ازهمه جالب‌تر این بود که خود را بهترین گروه ایران هم می‌دانستند!! هم آنجا جواب نه را دادم و خیالم را راحت کردم!

    تا صبح از سردرد خوابم نبرد. صبح رفتم سراغ اینترنت و شروع کردم به جستجوی اطلاعات در مورد گلدکوئست.

    تقریباً از هر صد نظر، نود نظر موافق این سیستم بود و ده نظرمخالف. کمی شک کردم. نزدیک ظهر میزبان دیشب ما زنگ زد. گفت که برای دیدن ما می‌آید. گفتیم اگر راجع به مسائل شب قبل است، جواب ما همان است.

    گفت نه برای مطلب دیگری می‌خواهد ما را ببیند.

    آموزش follow بعد از present را خوب دیده بود. بالاخره پس از vision سازی‌های متعدد برای ما، دل را به دریا زدم و تصمیم گرفتم وارد گلدکوئست بشم. من آدم انزواءگرایی بودم و با افراد کمی ارتباط داشتم و این موضوع را به آنها هم گفتم، جواب دادند این کار نیاز به ارتباطات ندارد و استراتژی خاص خودش را می‌طلبد که پس از دیدن آموزشها خودم متوجه خواهم شد، پس قرار خرید را برای فردا گذاشتیم.

    روز خرید دو محصول را انتخاب کردیم یکی گردنبند Diamond charm pendant(DMCP8) به قیمت ۹۹۰ دلار به‌علاوه ۶۰ دلار شیپینگ و سکه Parthenon commemorative coin(PTNC2) به قیمت ۵۲۰ دلاربه‌علاوه ۶۰ دلار شیپینگ که مجموعا ۱۶۳۰ دلار شد. از آنجا که حقوق‌بگیر بودم هزینه سنگینی بود اما برای تغییر زندگی و رسیدن به اهداف خاک گرفته‌ام اصلاً ارزش نداشت!!

    به من گفتند حتی اگر بر فرض محال موفق هم نشم که تقریباً غیرممکن است چون آنها حداقل یک دست من را پیش خواهند برد! می‌توانم با فروش محصولات خریداری‌شده حداقل ۵۰٪ مبلغ سرمایه‌گذاری را به دست آورم!! اما الان متوجه شدم حتی اگر بر فرض محال این محصولات به دست من برسند با کسر مبلغی که برای آوردن محصولات کسر می‌شود چیزی حدود پنجاه هزارتومان شاید نصیبم شود! عجب صداقتی می‌گویند اساس گلدکوئست صداقت است! حیف که نمی‌تونم بخندم و گرنه حتماً این کار را می‌کردم!

    خلاصه کنم آموزشها پنج روز طول کشید. CD3 و CD هشت سنگ‌بنای موفقیت واقعاً بی‌نظیراند. هرکس که بتواند مطالب طرح‌شده در این دو CD را مو به مو اجراء کند نه تنها خودش موفق خواهد شد بلکه تمامی افراد گروهش هم موفق خواهند شد.

    مسخره‌ترین بخش آموزش‌ها در آوردن زمان رسیدن به اهداف بود که لیدرها سر یک ماه دیرتر یا زودتر رسیدن من به این اهداف با هم مشاجره می‌کردند و چندین با مجبور شدند محاسبات خود را اصلاح کنند!! طبق این محاسبات من الان باید یکی از پولدارهای شهر باشم اما هرچه جیبم را نگاه می‌کنم جز بدهی و مقدار زیادی تار عنکبوت چیزی پیدا نمی‌کنم!!

    Present های من شروع شدند. نفر اول برادر بزرگم بود اما قبول نکرد. رفتم سراغ برادر کوچکم. از آنجا که فاقد استقلال مالی بود به همراه پدرم دعوت شدند. برخلاف تصور من خیلی راحت قبول کردند فقط ماند مشکل مالی! تمام پس‌انداز پدرم یک میلیون تومان بود از او خواستم این مبلغ را به عنوان قرض به برادرم بدهد چون با مطالبی که به من آموخته بودند حداکثر تا شش ماه می‌توانستیم کلی درآمد داشته باشیم و قرض برادرم را اداء کنیم! سیصد هزار تومان از باقیمانده پول را من تقبل کردم و مابقی را هم مادرم از پس‌انداز خود تهیه کرد. من کل اعتبار سی و چند ساله‌ام را درخانواده سر این کارگذاشتم. پدرم بعد از چند ماه با پوزخند به برادرم می‌گفت: تو هنوز احمق‌های خودت را پیدا نکردی؟!!

    Present های سوم و چهارم بی‌نتیجه بود. پنجمین present همکار ده ساله‌ام بود. او هم با اینکه در زندگی هیچگاه ریسک نکرده بود با کمال تعجب وارد شد.

    من طبق stage در یک ماه توانستم دو نفر خود را وارد کنم. این اتفاقی بود که در اواخر شهریور سال ۸۴ رخ داد. مدام از رادیو و تلویزیون و روزنامه‌ها برعلیه کمپانی تبلیغ می‌شد و زمزمه‌هایی شنیده می‌شد که طرح ممنوعیت فعالیت کمپانی به مجلس خواهد رفت، اما لیدرها می‌گفتند اینها موج سوم است و می‌گذرد!! اصلاً توجه نکنید تا می‌توانید present بگذارید و درمورد افراد پیش‌داوری نکنید!!

    جالب این بود درجلسات گروهی لیدرهایی که از فعالیت امثال من به نان و نوایی رسیده بودند برای ما فخرفروشی می‌کردند و خود را انسانهایی فوق‌بشری با اراده فولادین می‌نامیدند و حتی گاهی ما را مورد تمسخر قرار می‌دادند که یک بار من اعتراض کردم به من گفتند اینها حاشیه است و شما نباید وارد آن شوید! اما دلیل اصلی همان بود که در ابتدا گفتم “درگلدکوئست به لیدرها منصب خدایی داده بودند”.

    برادرم خیلی سریع به این نتیجه رسید که نمی‌تواند فعالیت کند یعنی بعد از سه present. همکارم نیز شش present بی‌نتیجه داشت. آقایانی که در ابتدا قول مساعدت داده بودند دوباره آمدند سراغ من و از من خواستند دوباره present بگذارم. بعد از حدود پنج معرفی کار دیگر، دوست دوران دانشگاه و همکار پانزده ساله‌ام را دعوت کردم. او هم اصلاً اهل ریسک نبود اما درکمال تعجب کار را پذیرفت و فردای همان روز پول خرید را آماده کرد. او را زیرمجموعه همکار دیگرم قراردادیم تا انگیزه پیدا کند که واقعاً هم پیدا کرد و present بعدی او ورودی شد. این اتفاقات هم در اواخر آبان ماه اتفاق افتاد یعنی در اوج تبلیغات ضدکوئستی!

    تمامی لیدرها می‌دانستند رشد کوئست کند یا متوقف شده اما به زیرمجموعه‌ها به بهانه Negativedown خبر نمی‌دادند و با این بهانه سعی می‌کردند وجدان معذب خود را تسکین بدهند!

    بعد از آن ما در همین دست کوچک بیش از پنجاه present برگزار کردیم و خدا می‌داند چه وعده‌ها به مردم می‌دادیم. به ما گفته بودند با ایمان صحبت بکنید تا همه حرفهایتان را باور کنند. اگر پول برای ورود نداشتند از آنها بخواهید طلای زنهایشان را بفروشند و یا سه ماهه قرض بگیرند و یا ماشینشان را بفروشند و… اصلاً درمورد افراد قضاوت نکنید و همه را present کنید!!

    خدایا از تو ممنونم که دیگر کسی ورودی نشد. همه جور آدمی را present کردیم. از راننده، بقال، معلم، بنگاه‌دار، کارگر ساختمانی، مهندس، زن، مرد، پیرمرد شصت‌ساله و… آقایان می‌خواستند در واپسین لحظات عمر کمپانی پورسانت تعادل‌های باقیمانده خود را به بهای بدبختی عده‌ایی که به امید آینده بهتر تمام پس‌انداز چندین ساله خود را برای ورود به سیستم خرج می‌کردند؛ به دست آورند!!

    هیچ کس جز درحد شعار به من کمک نکرد. می‌گفتند اینجا به کسی پول مفت نمی‌دهند اما قبل از وارد شدن به سیستم می‌گفتند کار آسانی است شما وارد شوید اگر نتوانستید فول ساپورت می‌شوید و ما به شما کمک خواهیم کرد و حداقل یک دست شما را پیش خواهیم برد! درحالی که من تا زمانی که ورودی داشتم چون پورسانت آقایان تأمین بود کاری انجام نمی‌دادند. بارها از زبانشان در مورد افراد زیرمجموعه خودم شنیدم که می‌گفتند فلانی اصلاً مهم نیست ولی ممکن است از زیردستش کسی وارد شود که دست را به اصطلاح بترکاند! و مطمئن بودم درغیاب من هم همین صحبت‌ها می‌شد!!

    هر شب کابوس می‌بینم و حسرت اعتبار از دست رفته خود دربین فامیل، دوستان و همکاران رامی‌خورم! من نتورک را کاملاً قبول دارم اما نه نتورکی که بر مبنای تخیلات و فریب افراد باشد. کمپانی گلدکوئست و صنعت نتورک را عده‌ای انسان کج‌فهم و بدکردار و کذاب به بدنامی کشیدند.

    امروز راه سختی پیش روی افرادیست که می‌خواهند به صورت اصولی و انسانی از این صنعت بهره مند گشته و اعتماد عمومی را دوباره به سوی این صنعت و تجارت پرسود جلب نمایند.

    با آرزوی موفقیت برای تمام انسانهایی که به اخلاق قبل از پول می‌اندیشند.

  19. سلام چرا همه از کوئست بد میگن؟ از قدیم گفتن عروس بلد نیست برقصه میگه زمین کجه
    به قران کار کنید کوئست پورسانت میده هم بالا سری میگیره هم اون پائینیا فقط باید کار کنید زنده باد کوئست زنده باد حسین غفوریان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *